اعراب و ایرانیان به ویژه بعد از اسلام با یکدیگر در ارتباط بوده اند و از نظر فکر و اندیشه بر همدیگر تأثیرگذار بوده اند؛ به خصوص در زمینه ادبیات که فراتر از مرزها و محدوده های جغرافیایی در حرکت است. ادیبان ایرانی و عرب به مضامین مشترک حکمی و اخلاقی و مسائل اجتماعی و... توجه خاصی مبذول داشته و با همسان گویی به اصلاح و بازنگری ادب خود پرداخته اند و بر غنای آن افزوده اند. استفاده گسترده شاعران پارسی گوی به خصوص در سده های نخستین همچون رودکی، فرخی، منوچهری، مسعود سعد و .. واقعیت غیرقابل انکار، تأثیر و تأثر شاعران دو زبان را از یکدیگر نشان می دهد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. مؤلفان کتب کلیله و دمنه، مرزبان نامه و تاریخ جهانگشای جوینی، باتوجه به موضوعی که درباره آن سخن رانده اند، از ابیات عربی و آیات و احادیث به عنوان شاهد و مثال، در تأیید مطلب خود، بهره برده اند. آن ها موضوعات اخلاقی و مسائل اجتماعی و توصیفات غنایی و همچنین عقاید عرفانی خود را با ذکر ابیاتی دارای مضمون مشترک، آراسته اند و متن کتاب خود را استحکام و استواری خاصی بخشیده اند. این همسان گویی به نگارگری اسلامی در دوره مورد بحث نیز بسط یافته است.اهداف پژوهش:بررسی ابیات عربی مشترک در کلیله و دمنه، مرزبان نامه و تاریخ جهانگشا.بررسی همسان انگاره ای میان نگارگران و شاعران فارسی زبان.سؤالات پژوهش:شاعران فارسی تا چه میزان از متون نثر و ابیات عربی آن تأثیر پذیرفته اند؟همسان انگاره ای میان نگارگران و شاعران فارسی زبان چگونه است؟
The common themes of the Arabic verses of Kalileh and Demeneh, Marzban Nameh and Jahangasha Tarikh, as well as similes and similitudes of Persian language poets and painters.