ارزیابی وضعیت زیست پذیری در مناطق شهری با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی (مطالعه موردی: کلان شهر کرمانشاه) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
اهمیت ارزیابی زیست پذیری از آنجا ناشی می شود که با این کار ویژگی های کلی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی یک منطقه آشکار می شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد – توصیفی تحلیل در پی آن بوده که وضعیت زیست پذیری کلان شهر کرمانشاه را در بعد ذهنی بررسی نماید. با توجه به اینکه روش پژوهش، پیمایشی (مبتنی بر پرسشنامه) بوده است که حجم نمونه با استفاده از روش کوکران به تعداد 384 نفر انتخاب و بر اساس جمعیت هر منطقه تعداد نمونه مربوطه انتخاب شده است. بعد از تأیید روایی و پایایی پرسشنامه و بعد از جمع آوری پرسشنامه های تکمیل شده؛ پاسخ های شهروندان وارد نرم افزار SPSS21 شده و میانگین هر شاخص در مناطق محاسبه شده است. سپس وزن دهی شاخص ها با استفاده از روش آنتروپی شانون انجام گرفته است. در مرحله بعد وضعیت زیست پذیری مناطق شهری کرمانشاه با استفاده از تکنیک های برنامه ریزی تاپسیس، ویکور و ساو بررسی و با توجه به اینکه این تکنیک ها نتایج متفاوتی از رتبه و وضعیت زیست پذیری مناطق را نشان می دهند، با استفاده از روش درصد و شدت تغییرات بهترین تکنیک جهت سنجش و رتبه بندی وضعیت زیست پذیری کلان شهر کرمانشاه انتخاب شده است. نتایج پژوهش گویایی آن است که بر اساس یافته های تکنیک تاپسیس و ویکور وضعیت زیست پذیری در مناطق کلان شهر کرمانشاه مناسب نمی باشد زیرا تنها منطقه 5 در وضعیت مطلوب زیست پذیری قرار دارد. همچنین نتایج تکنیک ساو برخلاف نتایج دو تکنیک دیگر پژوهش وضعیت زیست پذیری کرمانشاه را مناسب ارزیابی می کند. روش درصد تغییرات نشان داد که تکنیک تاپسیس روش مناسب تری برای رتبه بندی و سنجش وضعیت زیست پذیری کلان شهر کرمانشاه می باشد. در نهایت پیشنهادهای برای مطلوب شدن وضعیت زیست پذیری کلان شهر کرمانشاه ارائه شده است.Assessment of Livability in Urban Regions Using Planning Techniques (A case of Kermanshah metropolis)
The significance of assessing livability lies in its capacity to unveil the economic, social, and environmental characteristics of a region. In this descriptive-analytical research, the focus is on investigating the subjective dimension of livability in Kermanshah metropolis. Employing a survey method based on a questionnaire, the sample size of 384 people was determined using the Cochran method, with samples selected based on the population of each region. After confirming the validity and reliability of the questionnaire, citizens' responses were entered into SPSS21 software to calculate the average of each index in the regions. The indicators were weighted using the Shannon entropy method. Livability status in the urban regions of Kermanshah was then examined using planning techniques such as TOPSIS, VIKOR, and SAW. Given the different ranking results provided by these techniques, the research employed the method of percentage and intensity of changes to identify the most suitable technique for measuring and ranking livability. Results reveal that, according to TOPSIS and VIKOR techniques, livability in most metropolitan regions of Kermanshah is unfavorable, with only region 5 deemed suitable. Conversely, the SAW technique evaluates the livability as favorable. Through the change percentage method, it was determined that the TOPSIS technique is more suitable for ranking and measuring the livability of Kermanshah metropolis. The research concludes with suggestions for enhancing the livability of Kermanshah metropolis.