آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

ادبیات و اجتماع همواره رابطه ای دوسویه و تعاملی مستمر دارند. در بسیاری از آفرینش های ادبی، به ویژه رمان ها، بازتاب عناصر و مسائل اجتماعی، افزون تر از سایر آثار ادبی است. اعتماد، یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی و از شاخصه های سرمایه اجتماعی است. با وجود این همواره یکی از پایه های لرزانی که در آسیب های اجتماعی وجود دارد، مسئله بی اعتمادی است. این پژوهش درصدد است بر پایه چهارچوب نظری گیدنز، یکی از مسئله های اجتماعی را در رمان «جای خالی سلوچ» بکاود. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است که با استقصای در متن و استناد به آن تجزیه و تحلیل صورت می گیرد. این مقاله به تشریح علل بروز بی اعتمادی در این رمان پرداخته و به این پرسش پاسخ داده ایم که بی اعتمادی گسترده ای که دولت آبادی روایت می کند، ریشه در چه عواملی دارد. نتایج بیانگر آن است که انقلاب سفید و اصلاحات ارضی و مصائبی که برای روستاییان به دنبال داشت، تأثیر فراوانی در افزایش بی اعتمادی مردم رنج کشیده روستایی داشته است. از جمله عوامل کاهش اعتماد اجتماعی، شکست سیاست های اقتصادی تابع اصلاحات ارضی و هم زمان با آن، ناتوانی نظام اجتماعی برای پاسخ به مشارکت مردم بوده است. از اساسی ترین پیامدهای اجرای این طرح می توان به بیکاری، فقر و مهاجرت از روستاها اشاره کرد. در حقیقت دگرگونی پایه های حیات اقتصادی، عملکرد ضعیف دولت و شرایط بد اقتصادی روستاییان، از دلایل اصلی از کار افتادن نبض اعتمادِ بازنمایی شده در این رمان است. بیشترین بی اعتمادی، مربوط به اعتماد نهادی و بین شخصی است که بیانگر بی اعتمادی روستاییان به حکومت و نمایندگان وقت آن است و نشان می دهد که سیاست های حکومت پهلوی دوم در مسیر گسترش انواع اعتمادها نبوده است.

Analysis of Social Trust in "Jāy-e Khāli-ye Salouch"

A reciprocal and ongoing interaction holds between literature and society. Some literary creations, particularly novels, represent and reflect societal concerns more than others. Drawing on Anthony Giddens’s theoretical framework, this descriptive-analytical study has been aimed to delve into a social issue in Mahmoud Dowlatabadi’s"Jāy-e Khāli-ye Salouch".Trust is a crucial component in every society and an indicator of social capital, for which sociologists have proposed multiple definitions and types. Indeed, distrust remains a shaky pillar of social harm.This analysis explores the roots of the widespread distrust that Dowlatabadi narrates in "Jāy-e Khāli-ye Salouch". The results indicated that the novel spotlights how the White Revolution in Iran, with land reform as its principal policy, and its consequent troubles for Iranian villagers impacted the amplification of distrust among the misery-ridden villagers. It pinpoints that the failure of Shah’s economic policies pertaining to the White Revolution and the incapability of the social system to address public participation were among the factors that diminished social trust. Unemployment, poverty, and migration from villages were some of the main outcomes of this project. Another contributor to distrust is injustice. The transformation of the underlying pillars of economic life, the state’s poor performance, and the consequent dire economic status of villagers were the major causes of distrust represented in "Jāy-e Khāli-ye Salouch". The novel’s weightiest types of distrust were institutional and interpersonal, highlighting the villagers’ lack of trust in the government and signifying that the policies of the second Pahlavi regime were not directed toward developing different types of trust.

تبلیغات