شعرای پارسی نه تنها بر علوم ادبی که برخی از آنها در علوم مختلف زمان از قبیل فقه و کلام، عرفان و فلسفه، تاریخ و جغرافیا، طب و نجوم از علما و دانشمندان معاصر خود بوده و با به کارگیری علوم مزبور، به ویژه علم طب، به آثار خویش، روح و لطافتی خاص بخشیدهاند. گروهی از این بزرگان نیز گرچه طبیب نبودهاند، با طبیبان حاذق زمان خود مجالست داشته و یا اینکه از نحوه طبابت مرسوم در آن دوران با خبر بودهاند؛ به طوری که تأثیر ژرف این دانش در اشعار نغزشان به خوبی تجلی کرده است. در این مقاله رد پای طب نوین در اشعار شاعران بزرگی چون فردوسی، مولوی، خاقانی، منوچهری و نظامی گنجوی بررسی شده و با یافتههای دانش پزشکی نوین مقایسه گردیده است.