مناسبات نسلی و تفاوت و تقابل نسلها، از دغدغههای اصلی همه ملل در طول تاریخ بشر بوده و همواره توجه مصلحان اجتماعی را به خود معطوف کرده است. تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و به طور کلی تکامل جوامع و مخصوصاً پدیده صنعتی شدن، تأثیرات محسوسی بر هنجارهای رفتاری نسلها داشته است که از این میان، با توجه به اقتضائات خاص دوره جوانی، این تفاوت رفتاری در این نسل محسوستر و ملموستر جلوه کرده است. سعدی، در ضمن داستانها و حکایات کوتاه با اشاره به پارهای از این تفاوتها و تقابلها، آن را امری طبیعی و عادی برشمرده، هرچند درصدد بیان علل و عوامل این گسست برنیامده است. او میکوشد با تکیه بر آموزههای اخلاقی، جوانان را به طاعتپذیری و تجربهاندوزی از پیران دعوت کند و اغلب با دفاع از ارزشها و سنتهای اجتماعی، پیران را در شیوههای رفتاری محقتر میداند. در ادامه مقاله پارهای اندرزها و نصایح سعدی به دو نسل جوان و پیر احصا شده و قضاوت نهایی را به خواننده واگذار کردهایم که تا چه حد آموزههای اخلاقی ادبیات تعلیمی گذشته، میتواند امروزیان را در ترمیم گسست نسلی یاری نماید.