الگوی تمکین زکات در آموزه های اسلامی در مقایسه با الگوی اقتصادی تمکین مالیاتی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
پژوهش حاضر به منظور مقایسه الگوی تمکین زکات در اسلام و الگوی اقتصادی تمکین مالیاتی، به روش تطبیقی تحلیلی صورت می گیرد؛ بدین ترتیب که آموزه های ناظر به تمکین زکات از آیات و روایات مربوطه استخراج و به کمک الگوهای اقتصادی تمکین مالیات و توسعه های آن در طول زمان دسته بندی می شوند و دلالت های آن در زمینه تمکین زکات استخراج و درنهایت دو الگو با یکدیگر مقایسه می شوند. عوامل اقتصادی مؤثر بر تمکین مالیاتی در دو دسته نئوکلاسیکی -مبتنی بر منفعت طلب بودن انسان- و رفتاری -مانند انصاف، مقابله به مثل و ترغیب اخلاقی- جای می گیرند. یافته ها نشان می دهد الگوی تمکین زکات علاوه بر این دو دسته متغیر از متغیرهای دیگری مانند هویت اسلامی، حسابداری ذهنی و وعده پاداش ها و مجازات های معنوی نیز بهره می برد که در الگوی اقتصادی یا وجود ندارد یا به گونه متفاوتی استفاده می شود. تفاوت دیگر آنکه الگوی اقتصادی با مبناقراردادن انسان اقتصادی به محاسبه مقدار بهینه متغیرهایی چون مجازات و حسابرسی می پردازد و سپس از عوامل رفتاری برای زدن تلنگر و افزایش تمکین استفاده می شود. اما در نظام زکات بالعکس، بیشترین اهمیت به کرامت انسان مسلمان و انگیزه های درونی و سپس فضایل انسانی (متغیرهای رفتاری) وی داده می شود و کمترین توجه به عوامل نئوکلاسیکی است. بر این اساس هر سیاست ترویج زکات باید بیشترین تکیه خود را بر ایمان افراد و آثار مثبت زکات بر پاکی روح و مال فرد، سپس بر فضایل انسانی همچون کمک به فقرا و درنهایت بر مشوق ها و مجازات های مادی قرار دهد.The model of Zakat compliance in Islamic teachings compared to the economic model of tax compliance
The economic factors affecting tax compliance in the modern tax model can be divided into two categories: neoclassical (based on human self-interest) and behavioral. Variables such as tax rate, amount of punishment and possibility of audit are in the first category and fairness, reciprocity, moral persuasion and psychological costs of disobedience are in the second category. In addition to these two variable layers, the Islamic model of zakat compliance also uses other variables such as Islamic identity, mental accounting, the promise of spiritual rewards and punishments, or it does not exist in the modern model or it is used in a different way. Another more important difference is that in the modern model, economic man is based and the optimal amount of variables such as punishment and audit probability is determined based on it, and then behavioral characteristics are used to push and increase compliance. But the system of zakat is designed in such a way that a sense of human and divine dignity is given to the individual. On this basis, religious variables, especially faith, are based. At the same time, behavioral variables including human virtues are also considered, but the least attention is paid to neoclassical variables. Based on this, every zakat promotion program should first place the greatest reliance on people's faith (obtaining divine approval) and the positive effects of zakat on the purity of the soul and property, and then on human virtues such as helping the poor. But for the layer of material rewards and punishments, no special place was found in this model.