توسعه به شرق، راه حل مدیریت شهری مشهد برای بازگرداندن حرم مطهر به مرکزیت؟! (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
توسعه شهر مشهد به لحاظ شکلی و جغرافیایی بنابر دلایل گوناگون به سمت شمال غرب بوده است. به طوری که در حال حاضر شهر دارای کشیدگی شمال غربی - جنوب شرقی است. مدیریت شهری مشهد در دوره اخیر - به دلایل معلوم و غیرمعلوم - به دنبال توسعه تحمیلی شهر به سمت شرق بوده است. از جمله دلایل مطرح شده برای این تصمیم کلان در سازمان فضایی شهر، خارج شدن حرم از مرکزیت و به حاشیه رفتن آن ذکر شده است. این یادداشت با تبیین مفهوم مرکزیت، رویکرد مدیریت شهری مشهد در اتخاذ این گونه تصمیمات کلان شهری را مورد نقد قرار داده، چرا که به دلیل فقدان نگاه تخصصی، فهم مدیران از مفهوم «مرکز»، به امری سطحی چون «وسط بودن» در شهر تقلیل یافته است و با توسعه شهر به سمت جنوب شرقی قصد بازگرداندن حرم مطهر به مرکز (وسط) شهر را دارد. این در حالی است که اساساً «مرکز» فراتر از جایگاهش در سازمان فضایی شهر، دارای مفهومی ذهنی و مجرد است. هر چند فرصت پیش روی این رویکرد مدیریت شهری را می توان حرکت در راستای ارتقای عدالت در ابعاد گوناگون آن همچون عدالت فضایی، اقتصادی، توجه به مناطق حاشیه ای و... دانست، اما هرگونه برنامه ریزی، طراحی و مداخله در مقیاس شهر مستلزم بررسی های تخصصی و نگاهی کل نگر به شهر است، در غیر این صورت محکوم به شکست خواهد بود و نتیجه ای جز هدررفتن منابع نخواهد داشت.Development eastward as a solution offered by the urban management of Mashhad to relocate the Holy Shrine to the center?!
The development of the city of Mashhad in terms of shape and geography has been northwestward for various reasons. Currently, the city has a northwest-southeast extension. In recent years, the authorities in charge of the city management of Mashhad, for known and unknown reasons, have attempted to impose the development of the city towards the east. Among the reasons mentioned for this big decision in the city’s spatial organization is relocating the shrine from the center to the margin of the city. Based on the concept of centrality, this paper attempts to critique the approach of Mashhad’s urban management in making such metropolitan decisions and explain how the lack of technical perspective adopted by the managers in understanding the concept of “center”, has reduced this concept to a simple matter such as “being in the middle” in the city. With the city’s development towards the southeast, relocating the Holy Shrine to the center (middle) of the city has been the authorities’ intention. However, the “center” has a mental and abstract concept beyond its place in the organization of the city space. The opportunity created by this urban management approach can promote justice in its various dimensions, such as spatial justice and economic justice, and bring attention to marginal areas. Nonetheless, any planning, design, or intervention on the scale of the city requires specialized investigations and a holistic view of the city. Otherwise, it will be doomed to failure, so it will have no result other than wasting resources.