کیفیت ادراک انسان از محیط پیرامونی عامل تعیین کننده ای در دستیابی به معماری پاسخگو است. پس از نظریات علوم رفتاری و محیط، ایده همدلی با فضا دیدگاهی نو در زمینه ادراک انسان از محیط پیش رو گذارده است؛ که برگرفته از عملکرد نورونهای آینه ای مغز می باشد، و منتج به اشتراک عاطفی بین مشاهده شونده و مشاهده کننده شده، به ارتباط عمیق تر انسان و محیط یاری می رساند. پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریات مطرح بین طراحی محیط و علوم روانشناسی، علوم شناختی و اعصاب در حوزه انسانشناسی، قصد دارد، به توصیف، تحلیل و سپس تبیین راهکارها و نظریات مطرح در همدلی فضا در میان نظریات شاخص بپردازد. تا امکان بازخوانی و شناخت عمیق تر رابطه انسان و محیط ساخته شده فراهم گردد. در این مطالعه از روش پژوهش کیفی با متد تحلیل محتوا استفاده شده است. بررسی های مطرح شده در ارتباط با معماری و همدلی بسیار محدود و پراکنده است. لذا با استفاده از یک روش توصیفی از شاخصهای نظریات مطرح، و متعاقبا تحلیل محتوای کیفی تحت رویکردی تطبیقی تفسیری به شناسایی متغیرهای اصلی موجود در پژوهش های شاخص و معتبر علمی پرداخته و با استدلال منطقی سعی بر تدقیق و مقایسه مبانی و نتایج تبیینی آنها دارد. تبیین و مقوله بندی ادراک همدلانه فضا در این پژوهش در گسترش مبانی نظری آن در معماری و نیز مباحث کاربردی گام برمی دارد. یافته ها بر طرح چهار مقوله « ادراک تن انگارانه»، «همدلی جو محور»، «همدلی رفتار محور»، «همدلی تعاملی» در تئوریهای همدلی در ساحت معماری دلالت دارد. و همگی معماری را به عنوان بخش ضروری ذهن و شناخت برای انسان معرفی می کند.