مطالعه «مؤلفه های ادبیات غنایی» و «نقش عاطفی زبان» در بافت متنی منظومه «گل و نوروز» خواجوی کرمانی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هر یک از انواع ادبی به اقتضای درون مایه خود شاخص های «صوری» و «محتوایی» خاصی را دارند که آن ها را از سایر انواع ادبی متمایز می سازد. خواجوی کرمانی از جمله شعرایی است که در ساختار منظومه های غنایی به جنبه حماسی و تعلیمی کلام نیز توجه داشته؛ اما شاخص ها و مؤلفه های «ادبیات غنایی» در این منظومه ها آشکارتر است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی درصدد پاسخگویی به این پرسش است که ساختار روایی منظومه «گل و نوروز» تا چه اندازه با مؤلفه های ادب غنایی از دیدگاه رویکردهای زبان شناختی و ادبی قابل انطباق است؟ یافته ها حاکی از آن است که در بافت متنی این منظومه «کارکرد شعری و ادبیِ» متن نشان از غلبه نقش «عاطفی زبان» بر نقش «ارجاعی» آن دارد. عوامل بسیاری در این منظومه قابل برشمردن هستند که در جهت تقویت «عنصر غنایی» متن مطرح شده اند و «بُعد روایی» آن را در وهله بعد قرار داده اند. عواملی مانند «ترکیبات و تعبیرات غنایی» ، «توصیفات نرم و لطیف»، «فضای غم آلود و انزواطلبی» ، «کنشگری عاشق و معشوق» ، «نداشتن ارجاع برون متنی پیچیده» ، «ساختار نحوی ساده جملات» ، «تک گویی های درونی شخصیت اصلی» ، «کاربرد متعدد عناصر بیانی از جمله استعاره و تشبیه» ، «توصیف صحنه های رزم و بزم» مهم ترین نمودهای تبلور این نقش در منظومه «گل و نوروز» هستند. علاوه بر این نوع پردازش شخصیت ها مانند شخصیت «قهرمان» ، «شرور» ، «یاریگر» ، «شاهزاده خانم» ، «خیرخواه و ناصح» و درون مایه روایت مانند «خواب دیدن»، «سفر»، «وجود موانع بسیار در مسیر وصال» ، «درگیری با اژدها و ...»، نیز با هدف تقویت عنصر غنایی متن به کار رفته اند.The Study of "Features of Lyrical Literature" and "Emotional Role of Language" in the Textual Context of Gol va Nowruz (Flowers and Noweuz) Collection by Khajavi Kermani
Each literary convention has some thematic as well as stylistic features that differentiates it from other conventions. Khajavi Kermani is one of the poet who pays particular attention to the epic as well as didactic aspects in his lyric poems. This descriptive-analytical study seeks to answer the question to what extent the narrative structure of Khaji Kermani's poem "Flowers and Nowruz" is compatible with the components of lyrical literature from the point of view of linguistic and literary approaches? Findings indicate that in the textual context of this system, the "poetic and literary function" of the text shows the dominance of the role of "emotional language" over its "referential" role. There are many factors that can be enumerated in this collection that have been proposed in order to strengthen the "lyrical element" of the text and have put its "narrative dimension" in the next place. Factors such as "lyrical compositions and interpretations", "soft and delicate descriptions", "sad and isolationist atmosphere", "loving and beloved action", "lack of complex extra-textual reference", "simple syntactic structure of sentences", and "fragment" The main expressions of the main character","multiple uses of expressive elements such as metaphor and simile","description of battle scenes and feasts" are the most important manifestations of the crystallization of this role in the poem" Flower and Nowruz". In addition to this type of processing of characters such as "hero", "villain", "helper", "princess", "benevolent and advisor" and the theme of the narrative such as "dreaming", "journey", "existence of obstacles" "In the path of carpentry", "conflict with the dragon, etc.", have also been used with the aim of strengthening the lyrical element of the text.