مبانی معامله خون در اندیشه ی فقها ی امامیه (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
خون یکی از نجاسات یازده گانه است که در شرع مقدس اسلام به آن اذعان شده و استفاده از آن نیز حرمت دارد. ضمن اینکه در گذشته برای خون نه تنها هیچ گونه فایده ای متصور نمی شدند، بلکه موجب تنفر نیز بود؛ بیشتر فقهای صدر اول که متعرض این بحث شده اند، فتوا به حرمت داد و ستد خون داده اند. اقوال فقها در این مسئله عبارت است از: حرمت مطلق، تفصیل میان خون نجس و پاک، حرمت مستقل و جواز همراه با اشیاء دیگر، جواز داد و ستد در موارد منافع حلال. ادله قائلان به حرمت نیز عبارت است از: اجماع، عدم مالیت خون، نجاست خون، اصاله الفساد در عقود، اعانت بر اثم، آیات، روایات. اما امروزه با پیشرفت دانش پزشکی و استفاده گوناگون از خون به ویژه خون انسان و فراورده های آن جایگاه ویژه حیاتی یافته است. موضوع زمان و مکان و مقتضیات آن در حوزه فقه، امری است که از دوره پیش از انقلاب اسلامی در فقه امام خمینی نمودی آشکار یافته، و ارتباطی مستقیم با خصلت واقع گرایی در فقه ایشان داشته است. یکی از مصادیق این اجتهاد پویا نظرات ایشان درباره ی معامله خون می باشد. این مقاله می کوشد با توجه به نظرات فقهای امامیه به بررسی معامله خون بپردازد.Basics of blood transaction in the thought of Imami jurists
Blood is one of the eleven impurities that is recognized in the holy sharia of Islam and its use is also forbidden. In the past, not only were there no benefits to blood, but there was also hatred. Most of the first Sadr jurists who were exposed to this issue have expressed fatwas sanctifying blood trade. The sayings of the jurists in this matter are: absolute sanctity, detail between impure and pure blood, independent sanctity and permission along with other objects, permission to trade in cases of lawful interests. The arguments of those who believe in sanctity are: consensus, non-taxation of blood, impurity of blood, originality of corruption in contracts, support for sin, verses, and narrations. But today, with the advancement of medical knowledge and the various uses of blood, especially human blood and its products, it has found a special vital place. The subject of time and place and its requirements in the field of jurisprudence is something that has been evident in the jurisprudence of Imam Khomeini since the pre-Islamic period, and has been directly related to the nature of realism in his jurisprudence. One example of this dynamic ijtihad is his views on the blood transaction. This article tries to study the blood transaction according to the opinions of Imami jurists.