آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

پژوهش حاضر به تحلیل غزل «چهره آفتاب پنهان است» حسین منزوی بر اساس رویکرد نشانه شناسی شعر «مایکل ریفاتر» پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف دلالت ها و لایه های پنهان این غزل در سطح خوانش پس کنشانه با هدف پاسخگویی به این پرسش است: در غزل «چهره آفتاب پنهان است»، چه عواملی خاستگاه شعر را به وجود می آورند؟ با توجه به بافت غزل به نظر می رسد این امر به واسطه عناصر دلالتمند در شعر محقق می گردد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر اسناد کتابخانه ای است. در این پژوهش، پس از انتخاب غزل «چهره آفتاب پنهان است» مطابق با رویکرد ریفاتر، شعر مذکور در سطح قرائت اکتشافی و قرائت پس کنشانه بررسی شد و با تمرکز بر قرائت پس کنشانه، غزل منتخب با هدف کشف خاستگاه شعر، باتوجه به دو نظام معناساز «فرایند انباشت» و «منظومه توصیفی» تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در «فرایند انباشت»، تعابیر شاعرانه در محور عمودی و رابطه استعاری حول محور مفهوم «عدم ارتباط» می چرخند، و در «منظومه توصیفی» دو هسته معنایی «بی اعتمادی» و «وضعیت نابسامان اجتماعی- سیاسی» القاکننده خاستگاه شعری غزل هستند. «بی اعتمادی» و «وضعیت نابسامان اجتماعی- سیاسی» در این غزل با تصاویر و ترکیبات «پنهان شدن آفتاب»، «رویش در گلدان حقیر»، «باغ در دست باد و طوفان بودن»، «هدف تیر بهتان قرار گرفتن عشق» و «پر خونین جا مانده از پرنده» تجلی یافته است. در نهایت این فرایندهای توصیفی بر خاستگاه اصلی این غزل یعنی ناامیدی دلالت می کنند.

تبلیغات