نویسندگان: غلامرضا کافی

کلید واژه ها: واسوخت از فخر مفاخره خاقانی عرفی شیرازی طالب آملی

حوزه های تخصصی:
شماره صفحات: ۱ - ۲۴
دریافت مقاله   تعداد دانلود  :  ۳۹۷

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

«واسوخت از فخر یا ضد فخر» به عنوان موضوعی نویافته، حاصل درنگ در شعر شاعران خاقانی شروانی، عُرفی شیرازی و طالب آملی است که بیش از دیگران از مفاخره در شعر خود سود بردهاند و منظور از واسوخت از فخر آن است که شاعرِ مغرور و خودستا در مواضعی از سخن، دست از مفاخره و گران تنی برمیدارد و برعکس یا به فروتنی و تواضع زبان میگرداند یا آنکه ملول و دلشکسته گلایه و واگویه را مشق میکند. این مقاله نشان داده است، تغییر سه موقعیت سیاسی اجتماعی و معرفتی و سِنّی سبب واگشت از فخر میشود. در این مقاله ضمن اشاره به حیاتِ سه شاعر و دلایل خودستاییشان، تغییر سهگانه موقعیت آنان که سبب گرایش به ضدفخر شده است، با شواهد متعدد از شعرشان تحلیل و بررسی شده است. بازماندن از مناصب و موهبتها و انقلاب درونی شاعران، به همراه گذرِ عمر به عنوان سه واکنش مهم در رفتار شاعران خودستا، رفته رفته آنان را از تفاخر به سمت تواضع کشانده و واگشت از فخر را در شعرشان رقم زده است. یافته ها نشان می دهد در هر سه شاعر، هر سه موقعیت باعث رویگردانی آنان از تفاخر می شود همچنین بیشترین فراوانی در فخریه و واسوخت از آن، در شعر خاقانی، سپس طالب آملی دیده می شود و عرفی در مرتبه بعد قرار دارد.

تبلیغات