حرکات بدن به جای کلام، بخشی از پیام مورد نظر را به مخاطب منتقل می کنند. در بین ایرانیان، «کرمانی ها» زبان دست ها را به طور گسترده به کار می برند. به دلیل بازتاب گسترده این حرکات در هنر ایران می توان پذیرفت که عدم شناخت نشانه شناسانه از زبان دست ها در کارکرد ارتباطی تصویری و نمایشی خلل ایجاد کرده، استفاده از نشانه های محلی موجب تنوع در صورت های هنری می شود. پژوهش تحلیلی- توصیفی حاضر با هدف تبیین این گونه از نشانه ها در سپهر نشانه ای فرهنگ کرمان تدوین شده است و پاسخگوی این پرسش است که زبان حرکات دست، چه ارتباطی با زبان گفتار دارد و چگونه می تواند نقش مؤثری در هنر داشته باشد. همچنین با تکیه بر مفهوم ترجمه بینانشانه ای، روشن می کند که تکرار نشانه ها که در دو گونه مثبت- روزمره و یا منفی در کرمان به زبانی مفهومی بدل گردیده، می تواند برای ارتباط بهتر با مخاطب، از طریق روایت ها در هنرهای تجسمی و نمایشی به کار گرفته شود.