از آثار مهم شناخت حقیقت نفس، باور و توجیه چگونگی زندگی پس از مرگ است. براین اساس، مسئله اصلی این تحقیق، بررسی مقایسه ای تبیین این چگونگی در دیدگاه پویشی و برخی دیدگاه های مشابه در سنت کلام اسلامی است. برخی از معتزلیان و نیز سیدمرتضی با اعتقاد به یگانه انگاری نفس، آن را همین شخص ظاهری و هیکل مشهود می دانند که روح در منافذ آن حلول کرده است و برخی همچون شیخ مفید و وایتهد، با اعتقاد به دوگانه انگاری نفس و بدن، نفس را جوهری غیر از بدن و متعلق به آن دانسته اند؛ هرچند وایتهد این جوهر را مادی و شیخ مفید آن را روح مجرد و غیرمادی می داند. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است و مهم ترین یافته آن، ارتباط تبیین صحیح و بدون ابهامِ بقای نفس پس از مرگ، با تمایز ساختاری میان نفس و بدن است که دیدگاه پویشی و نیز برخی دیدگاه های یگانه انگاری نفس در سنت اسلامی، در این مسئله با چالش مواجه هستند.