آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

مقدمه: هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل علی سازگاری پس از طلاق بر اساس ویژگی های شخصیتی، سبک دلبستگی و حمایت ادراک شده با نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان بود. این مطالعه از نوع پژوهش های همبستگی مبتنی بر الگویابی معادلات ساختاری بود. مواد و روشها: جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان مطلقه نمونه پژوهش 416 زن مطلقه که به صورت تصادفی از میان 15 کلینیک روان شناسی تحت نظر بهزیستی و دادگاه خانواده؛ مراکز تحکیم خانواده؛ انتخاب شدند. در این پژوهش داده ها از طریق پرسشنامه های سازگاری پس از طلاق فیشر، حمایت ادراک شده زیمت و همکاران، سبک دلبستگی هازن و شیور، ویژگی های شخصیت نئو و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) انجام گرفت، جهت بررسی معنی داری اثرات غیرمستقیم، روش بوت استراپ به کار گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. یافته ها همچنین حاکی از آن بود که مسیرهای مستقیم تنظیم شناختی هیجان و حمایت اجتماعی ادراک شده بر سازگاری پس از طلاق معنادار بود. مسیرهای غیرمستقیم ویژگی شخصیتی روان رنجوری، سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا بر سازگاری پس از طلاق از طریق تنظیم شناختی هیجان منفی و معنادار بودند. همچنین مسیرهای غیرمستقیم ویژگی شخصیتی برونگرایی، گشودگی، موافق بودن، با وجدان بودن و سبک دلبستگی ایمن مثبت و معنادار می باشد. بحث و نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که جهت افزایش سازگاری پس از طلاق، توجه به نقش ویژگی های شخصیتی، سبک دلبستگی، حمایت اجتماعی ادراک شده و تنظیم شناختی هیجان ضروری است.

The causal model of post-divorce adjustment Based on Personality Characteristics Attachment Styles, perceived social support with the mediating role of Cognitive Emotion Regulation

Introduction: The aim of this study was to develop a causal model of post-divorce adjustment based on personality traits, attachment style and perceived support with the mediating role of cognitive emotion regulation. Materials and Methods: The study was correlational research based on structural equation modeling. The statistical population of this study was all divorced women Research sample of 416 divorced women; were chosen. In this study, data were collected through adaptation questionnaires after Fisher divorce, perceived support of Zimet et al., Hazen and Schiver attachment style, neo-personality traits, and cognitive emotion regulation of Garnfsky and Craig. Data analysis was performed using structural equation modeling (SEM) method. To evaluate the significance of indirect effects, bootstrap method was used. Results: The results showed that the proposed research model has a good fit with the data. The findings also indicated that direct pathways of cognitive emotion regulation and perceived social support were significant for post-divorce adjustment. Indirect pathways of neurotic personality traits, avoidant and ambivalent attachment styles on post-divorce adjustment through cognitive emotion regulation were negative and significant. Indirect paths are also positive and significant personality traits of extraversion, openness, agreement, conscientiousness, and secure attachment style. Discussion and Conclusion: Based on the findings of this study, it can be concluded that in order to increase post-divorce adjustment, it is necessary to pay attention to the role of personality traits, attachment style, perceived social support and cognitive regulation of emotion.

تبلیغات