آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

مفاهیمی چون گسست تاریخی، کارکردگرایی، سبک بین الملل و استانداردسازی همگی از ویژگی های مدرنیزم است. با پیدایش پست مدرنیزم، لزوم توجه به زمینه در ابعاد مختلف از سوی اندیشمندانی از حوزه های مختلف همچون تاریخ، فرهنگ، فلسفه، زبان، محیط زیست، روانشناسی و پدیدارشناسی مورد تأکید قرار گرفت؛ اما زمینه گرایی در شهر، فضا و به طور کلی محیط مصنوع، نیاز به بازشناسی موشکافانه تری به ویژه در ارتباط با حوزه هایی چون نشانه شناسی، معناگرایی و ساختارگرایی و نیز رویکردهایی چون سنت گرایی و بوم گرایی که چهارچوب های نظری آن را ایجاد نموده اند، دارد. با توجه به خاستگاه های گوناگون، بازگشت به زمینه گرایی از سال های 1960 تاکنون با دگرگونی هایی در نگرش، ابعاد، اصول و روش ها همراه بوده است. پژوهش حاضر با مروری بر اندیشه های تأثیرگذار بر زمینه گرایی در شهرسازی و معماری، به دنبال شناخت تأثیر جنبش ها، رویکرد ها و پارادایم های گوناگون در حوزه های مختلف در بازه زمانی 1960 تاکنون می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی بوده و با تشریح اندیشه های صاحب نظران زمینه گرایی در رشته معماری و شهرسازی و نیز رشته های مرتبط و پیشرویی همچون فلسفه و زبان شناسی که آبشخور اندیشه های این دو رشته اند، سه گروه اصلی و متمایز را دسته بندی می نماید. از سه دسته شناسایی شده، دسته نخست که بیشتر تحت تأثیر فلسفه و زبان شناسی اندیشمندان فرانسوی هستند؛ دسته دوم که تم رکز بیشتری بر روی تاری خ، فرهنگ، سنت گرایی، بوم گرایی و توده گرایی دارد و دسته سوم که با توجه به تاریخ، سنت، فرهنگ بومی و بوم گرایی، تلاش در همزیستی با محیط زیست داشته و در راستای همگرایی با اصول توسعه پایدار تلاش کرده است.

Origins of Thought and Methods of Contextualism in Urbanism, Architecture and Fields Affecting the Two, From The 1960s to The Present

Concepts such as historical rupture, functionalism, international style, and standardization are all features of modernism. In general, the built environments according to modernism are alien to the existing context, and this alienation led to a fundamental critique of modern architecture and urban planning. With the advent of postmodernism, the need to pay attention to the field in different dimensions was emphasized by thought from different fields such as history, culture, philosophy, linguistics, environment, psychology, and phenomenology. But contextualism needs to be more carefully recognized, especially in relation to fields such as semiotics, semantics, and structuralism, as well as approaches such as traditionalism and ecology, which are its theoretical frameworks. Due to its various origins, the return to contextualism has been accompanied by changes in attitudes, dimensions, principles, and methods since the 1960s. The present study, by reviewing the influential ideas on contextualism in urban planning and architecture, seeks to identify the impact of various movements, approaches and paradigms in various fields in the period from 1960 to the present. The method of the present study is descriptive and by describing the ideas of contextualists in architecture and urban planning as well as related and progressive disciplines such as philosophy that are the source of the ideas of these two mentioned disciplines, it categorizes three main and distinct groups. The notion of contextualism has been investigated in closed and related fields to architecture, urban planning, and urban design such as philosophy, linguistics, and social studies. Three distinct categories are identified, the first is most influenced by the philosophy and linguistics of French thinkers; The second category, focuses more on history, culture, traditionalism, and ecology, and the third category, according to history, tradition, indigenous culture, and ecology, strives to coexist with the environment and converge with the principles Sustainable development has tried.

تبلیغات