بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمدی شهری مورد مطالعه (منطقه 10 شهر تهران) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
بافتهای ناکارآمد شهری پهنه هایی از شهر هستندکه درمقایسه باسایر پهنه های شهر از جریان توسعه عقب افتاده، از چرخه تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارساییها درآمده اند. با این وجود این بافتها درصد بالایی از جمعیت شهری را در خود جای داده و در عین حال از ظرفیتها و قابلیتهای نهفته بسیاری برای توسعه های آتی درون شهری برخوردار هستند. اما پرداختن به بافتهای ناکارآمد شهرها و برنامه ریزی برای آنها، جدا از پرداختن به واقعیتهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نبوده و مستلزم برنامه ریزی دقیق، جامع و واقع گرایانه است.درسالهای اخیر بازآفرینی شهری به عنوان رویکرد جدید برای بهسازی و نوسازی این بافتها مطرح شده است.در این راستا رویکرد«بازآفرینی شهری»گامی فراتر از مقاصد،آروزها ودستاوردهای «نوسازی شهری»،«توسعه شهری»و«بهسازی شهری» است و با درنظر گرفتن همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی،کالبدی و زیست محیطی به بافت، نگاهی جامع و یکپارچه وپایدار دارد.تحقیق حاضر با شناخت عوامل مؤثر بر ناکارآمدی بافتهای شهری و ارزیابی میزان پایداری و ناپایداری در منطقه 10 شهر تهران و با استفاده از تکنیک SWOT-QSPM به ارائه راهبردهایی جهت بازآفرینی پایدار بافت ناکارآمدپرداخته است.در بخش اول(تحقیق کیفی) داده های تحقیق از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده و در بخش دوم(تحقیق کمی)از طریق روش پیمایشی جمع آوری شده وبا استفاده ازضریب آنتروپی و مدل SWOTمورد تحلیل قرارگرفته است.با توجه به اینکه عوامل متعددی در بازآفرینی پایدار بافتهای ناکارآمدشهری دخیل هستند.درادامه نتایج کمی تحقیق نیز نشان داد که این منطقه در وهله اول از لحاظ اقتصادی و درمرحله بعد از لحاظ ابعاد اجتماعی و زیست محیطی ناپایدار می باشد.ناپایداری ابعاد اقتصادی بافت هست که منجر به ناپایداری دیگر ابعاد بافت گردیده و درنهایت نمود خود را به صورت ناپایداری کالبدی نشان می دهد.Analaysis of sustainable regeneration urban distressed area, case study: (District 10, Tehran city)
distressed textures are regions which are separated from life evolution cycle and became the bone of problems and inefficiencies. Nevertheless, these textures account for high percentage of urban population, and yet have numerous capacities and potentials for future intra-city developments. Dealing with distressed and inefficient urban textures is not apart from dealing with economic, cultural and social realities, and entails careful, comprehensive and realistic planning. In recent years, urban regeneration has been brought up as a new approach for improvement and renovation of these textures. “Urban regeneration” approach is beyond objectives, desires and achievements of “urban renovation”, “urban development”, and “urban improvement”, and has comprehensive, consistent and sustainable outlook by considering all social, economic, physical and environmental aspects. The current study has been carried out by understanding effective factors on urban distressed textures and evaluating the sustainability and unsustainability of District 10, and using SWOT-QSPM methods; research variables were determined through documentary and library studies that include social, economic, and environmental indicators . Throughout the survey method, the required information was collected and analyzed using the entropy criterion and SWOT-QSPM model. Further quantitative results showed that this area is economically unstable in the first place due to its social and environmental dimensions. The instability of the economic dimensions of the tissue is that: this leads to the instability of the other dimensions of the texture and ultimately shows itself as a physical instability. Thus, the later approach of sustainable urban regeneration with the strategy (economic regeneration and community-based recreation), due to its integrated globalization and interactivity, can be an optimal version to intervene with this tissue.