پیوست «معنا» به «تفسیر» در متون حقوق بین الملل: نسبت معیارهای حقوقی با مفاهیم شناختی و انعکاس سیاسی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
بررسی ها نشان می دهد که نسبت های موجود میان متن و سند (زبان) در حقوق بین الملل با مؤلفه های غیرحقوقی ممکن است تفسیر مقررات و قواعد حقوقی بین المللی را متأثر کنند. کاربردی بودن ساختارهای غیرحقوقی (به ویژه متمایل به علوم شناختی) در مطالعه تولید و تفسیر متون در حقوق بین الملل نمایان می شود و از نظر محققینی همچون فیلیمور و واهلیچ[1] در این راستا، یقیناً معنا و تفسیر متأثر از آنها می شوند. تبیین نقاط مشترک میان رویکردهای حقوقی، شناختی و زبان شناختی در تفسیر یک متن در حقوق بین الملل حائز اهمیت است که فرایند بازگرداندن «معنا»، محدود به لفظ نمی شود بلکه فراتر از آن، تابع تحولات «ترجمه ای» است و همین امر، احتمال مداخله عناصر غیرحقوقی را افزایش می دهد. نتایج حاصل از پژوهش پیشِ روی نشان می دهد که جهت دهی شناختی زبان شناختی به مقررات و قواعد حقوقی بین المللی خواه ناخواه پدیده ای است که به وقوع می پیوندد و بالطبع، تفسیر و تأویل در سند حقوقی بین المللی را نیز متأثر می کند. در مقوله کلیشه های شناختی، به طور نمونه، بررسی می شود که کلیشه شناختی یا فریم چه اثری در شکل گیری گفتمان ها در حقوق بین الملل دارد و با ذکر مصادیق، به آثار تفسیری آن پرداخته می شود.from meaning to interpretation of an instrument in international law: the links between legal criteria and political reflexions
Using examples of strategic language in interpretation of international law instruments, the authors demonstrate the usefulness of cognitive framing- pragmatics in studying legal interpretation. In order to do this, they draw some cognitive scholar studies like Wahlich and Fillmore. In cognitive framing, for instance, there is an ongoing debate on if there is any relationship between cognitive studies and international law texts or not. This paper unpacks this debate and shows how it can be employed to better explain interpretive processes in international law. Cognitive framing or strategic use of language have to do with how to comprehend the real meaning of structures and expressions. For instance, the term “liberalization” stands for “military intervention” or “security wall” is changed by simply “wall” under how languages of international law are used. The strategic use of language shows that one government could play with interlocutors, choosing positive frames but using negative positions and ways. Examples of such situations are too much in international law instruments and here, the authors are to be define and clarify these situations by some practical examples.