آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷

چکیده

مبانی ساختاری مالکیت آثار غیرمنقول تاریخی در قوانین موضوعه ایران، مخلوق دو قاعده لاضرر و تسلیط می باشد. سیطره این قواعد چنان گسترده است که دستگاه های قضایی و شبه قضایی، متأثر از آن، با گذر از مالکیت حقانی و طبیعی و گزینش مالکیت تبعی و اَعراضی به مانند نظریه صادره از سوی شورای نگهبان در سال 1361، نسبت به خروج بسیاری از ثروت های ملّی از حوزه ثبت ملّی، رأی صادر نموده اند. در نبود تَشَخُّص و تَعیُّنِ ارزش هایِ آثار غیرمنقول تاریخی فرهنگی، تخریب آنی و یا تدریجی این گونه بناها مشاهده می شود. سلبِ حیات از این آثار، توسطِ اشخاصِ سودجو به واسطه اهمال کاری و یا هر فعلِ متأثر از فقدانِ ضابطه تعیین ارزش ها در بستر قوانینِ موضوعه حاصل می شود. بدین گونه می توان اذعان داشت که حریمی میان ارزش های فرهنگی میراثی و نظام حقوقی موجود و خواسته های آنان شناسایی نگردیده است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این پرسش است که نقشِ ارزش های تاریخی فرهنگیِ آثار غیرمنقول در تدوینِ قوانینِ موضوعه در حوزه مالکیت خصوصی در ایران چیست و چگونه می توان قاعده ایمنی را با استفاده از ارزش ها در این گونه بناها نسبت به مالکیتِ عموم تسرّی داد؟ منظور از تحقیق، بررسی نقّادانه قوانین موضوعه در حوزه ثروت های تاریخی و فرهنگی و بیان ارزش ها در ذاتِ این آثار است که بدون در نظر گرفتن آنها، قوانین، ناکارآمد بوده و خاصیت پس زنندگی دارند. در این پژوهش با ابزار یافته اندوزی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، سعی شده تا ثروت های غیرمنقول تاریخی فرهنگی را از حدود قوانین مالکیتِ جاری خارج و بر نظریه شورای نگهبان تعدیلی وارد گردد. برآمد پژوهش بر آن است که بناهای تاریخی که در یدِ مالکیت خصوصی اشخاص است، مالکیت حقانی است که در ذات خویش موجدِ هیچ نوع محدودیتی با محوریتِ شخص خاصی نیست. این نوع مالکیت به سبب ابزار زمان یا مکان مناسب و تداوم این وضعیت در طول زمان با حفظ موقعیت مکان ایجاد گشته است ولیکن نباید موجبی برای تعارض با حق تجربی و طبیعی عامه قرار گیرد.

The Role of Values in Rules to Protect Iran's Irreplaceable Monuments

Structural fundamentals of ownership of irreplaceable monuments in legislations of Iran are due to two norms: harmless and dominance. Domination of these norms are so widespread that juridical and semi-juridical systems, affected by that, regardless natural and legitimate ownership and selecting related ownership similar to theory of guardian council in 1361, they verdict to emit many of national treasures from national register area. In the absence of individuation and appointment of cultural-historical irreplaceable values, immediate or gradual destruction of these types of buildings are evident. Ruining these monuments is done by jobber men and through neglecting actions, or any acts affected by absence of valuation criterion in platform of legislation. So we can say that there is no buffer between heritage-cultural values and current legal system and their desires. This research tries to answer this question: “what is the role of cultural-historical values of irreplaceable monuments in enacting legislations in private ownership area in Iran and how can extend up safety rule by using values in these types of buildings to general ownership?” Research aims to critically study on regulations in cultural and historic wealth area and stating values in nature of these monuments where without them, rules would be inefficient and repulsive. This research tries to remove irreplaceable cultural-historic wealth from the limits of current ownership rules and balance the opinion of guardian council. The outcome of research is: historic buildings which are belonging to individual private ownership are legitimacy ownership that essentially creates no limits for any specific person. This type of ownership is generated due to proper location or time tool and continuity of this situation during time with keeping location status but should not conflict with natural and experimental right of people.

تبلیغات