یکی از نکات مهم در نگارگری دوره های مختلف این است که علاوه بر مضامین مشترک، اشتراک بصری در استفاده از اشکال، رنگ های خالص و عناصر نمادین نیز مشاهده می شود. به صورت خاص، رنگ یکی از ویژگی های مهم و درخورِ توجه هنر نگارگری است که ظرفیت مهمی برای بررسی و تحقیق به شمار می رود. نظریه های رنگ شناسی به شناخت عمیق انسان از رنگ ها و تجربه های حسی انسان برمی گردد و ابزار تحلیلی مناسبی برای بررسی آثار به دست می دهد. یکی از این دیدگاه ها، نگرش یوهانس ایتن است. با استفاده از این دیدگاه، می توان میان دو کیفیت بصری کنتراست وسعت و مکمل، با مضامین آثار در نگاره ها ارتباط برقرار کرد. پژوهش حاضر در پی آن است که به این پرسش اصلی پاسخ دهد که کمال الدین بهزاد چگونه از کنتراست مکمل و کنتراست وسعت به منظور ترسیم تصویری خیال انگیز از مضمون «عاشقانه عارفانه» بهره برده است. در این پژوهش با بهره بردن از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات و داده ها به شیوه کتابخانه ای به این پرسش پاسخ داده شده است و چنین نتیجه گیری شد که نظریه یوهانس ایتن درباره کنتراست وسعت و مکمل رنگ، به خوبی به آثار نگارگری کمال الدین بهزاد نیز تعمیم پذیر است و نکات خاص و مهمی را از این آثار برای مخاطب آشکار می کند. در این آثار، از کنتراست مکمل و وسعت، جهت ایجاد فضاهای رنگی مجزا که در عین دوبعدی بودن دارای عمق نیز باشند، استفاده شده است و هر بخش رنگی در این نگاره ها، نمایشی از وقوع رویدادهای خاص و مستقل است. هنرمند با به کارگیری این تمهیدات بصری جنبه های بیانگرایی، عاطفی و خیال انگیزی رنگ ها را تقویت کرده است.