در مطالعه ی حاضر به بررسی اثر توسعه ی مالی بر حجم اقتصاد سایه ای در ایران طی دوره ی زمانی 1392-1353، پرداخته شده است. در این راستا از آزمون زیوت- اندریوز، برای بررسی ایستایی متغیرها و از آزمون سیکنن- لوتکیپول، برای آزمون هم انباشتگی بین متغیرهای مدل استفاده شده است، که هر دو آزمون شکست ساختاری در متغیرها را در نظر می گیرند. با توجه به وجود رابطه هم انباشتگی بین متغیرهای مدل، روش حداقل مربعات پویا ( DOLS ) به منظور برآورد رابطه ی مذکور مورد استفاده قرار گرفته و نتایج نشان داده است که شاخص توسعه ی مالی (شامل دو شاخص عمق مالی و شاخص کارایی مالی)، تأثیر منفی بر حجم اقتصاد سایه ای در ایران دارد. هم چنین متغیرهای لگاریتم تولید حقیقی سرانه و درجه ی باز بودن تجاری در هر سه مدل، تأثیر منفی و معنی داری بر حجم اقتصاد سایه ای داشته اند. تأثیر متغیر لگاریتم جمعیت و نرخ تورم بر حجم اقتصاد سایه ای نیز مثبت بوده است که نشان می دهد افزایش جمعیت و سطح عمومی قیمت ها از کانال قاچاق کالا و سایر فعالیت های غیرقانونی بر حجم اقتصاد سایه ای می افزاید،لذا می توان این طور استدلال کرد که در اقتصاد ایران، توسعه ی بخش مالی از مهم ترین عوامل مؤثر بر کاهش حجم اقتصاد سایه ای و زیرزمینی تلقی می شود و برنامه ریزان و سیاست گذاران اقتصادی بهتر است در تصمیم گیری های خود این موضوع را مورد توجه قرار دهند. طبقه بندی JEL : C32 ، E26 ، G32