اقتصاددانان کلاسیک اولیه یعنی آدام اسمیت و به ویژه ریکاردو، عامل تولیدی سرمایه را به عنوان کار انباشت شده درگذشته و کم بازده ترین زمین های کشاورزی و به عبارتی بازدهی های متفاوت زمین های کشاورزی و نقش نیروی کار برای تبدیل مزارع کم بازده به زمین های مرغوب و پر بازده را برای اصالت و عمده بودن تنها عامل تولیدی یعنی نیروی کار مطرح و تأکید کرده اند. این اصل یعنی اصل بازدهی کار ولیکن به طور مداوم در فرایند توسعه ی بلندمدت خدشه دار شده و این امر موجب شده است که رشد و تقسیم تولید ناخالص ملی به طور دائمی به نفع دریافت کنندگای سود و بهره جریان پیدا کند.
شواهدی از بحران اقتصادی پیش رو نظیر رشد حیرت آور بدهی های عمومی و خصوصی، تمرکز ثروت و دارایی های پولی و مالی نزد اقشار کوچکی از جوامع موجبات کاهش درآمد و سود و در نهایت کاهش فروش محصولات تولیدی بنگاه ها را فراهم کرده است. اکنون این سئوال اساسی مطرح می شود که نظام سرمایه داری چگونه تحول خواهد یافت و آیا نظام سرمایه داری این بار نیز می تواند چالش های داخلی و محیطی خود را شناسایی و با استفاده از بازخوردهای مثبت و منفی خود را تعدیل کند، یا این که چالش های درونی و بیرونی، این نظام را دیر یا زود از پای درخواهد آورد. این مقاله نشان می دهد امکان پیش نگری و آینده سازی نظام سرمایه داری با استفاده از روش های سنتی نمی تواند پاسخ گویی مطلوبی را به همراه بیاورد، بلکه روش خطابه گزینه ی بهینه جهت آینده سازی نظام سرمایه داری را در بردارد.
طبقه بندی JEL: P17, P11