عرفى شدن(1) دین
آرشیو
چکیده
بىتردید، موضوع آلودگى محیط زیست یکى از مهمترین معضلاتى است که انسان معاصر را با چالشهاى جدى روبهرو کرده است. این مسأله از آن جهت داراى اهمیت است، که علائم تهدید کننده حیات، آشکار شده و نسل حاضر و آینده را به دلیل آلودگیهاى گسترده زیست محیطى، با تهدید مواجه ساخته است. از سوى دیگر، انسان بدون داشتن محیط زیستى امن و سالم، قادر نخواهد بود به زندگى طبیعى خود ادامه دهد. به همین جهت، حفظ و حمایت از محیط زیست و سالم نگه داشتن آن، به عنوان یکى از مهمترین نیازهاى اساسى براى ادامه حیات، مورد توجه و عنایت همگان قرار گرفته است. حق انسانها در داشتن محیط زیستى امن و سالم، به عنوان یک حق بشرى در کنار سایر حقوق شناخته شده براى بشر، چند سالى است که مورد بحث و بررسى محافل علمى و طرفداران محیط زیست است. در این نوشتار، مبانى حق بهرهمندى از محیط زیست سالم، از دیدگاه قرآن کریم مورد بحث و بررسى قرار مىگیرد.متن
مقدمه
حفظ محیط زیست، پاسخ به یکى از نیازهاى امروز جامعه براى نگاهدارى بیشتر از محیط زیست و رعایت حقوق عمومى است و تخریب محیط زیست معلول نابرابریهاى اجتماعى و استفادههاى غلط از طبیعت و یکى از عوامل تضییع حقوق انسانهاست.(2)
با نگاهى به متون دینى مىتوان دریافت که محیط زیست و توجه به تأمین سلامت آن و حرکت در جهت دستیابى به محیط سالم، از حقوق اساسى بشر است؛ همانگونه که تخریب محیط زیست در اثر نشناختن حقوق بشر است.(3)
انسان به عنوان اشرف مخلوقات و جانشین خداوند بر روى زمین، حق دارد از نعمتهاى الهى استفاده کند؛ اما این استفاده نباید آنچنان باشد که حق دیگران در بهرهبردارى از این نعمت الهى در خطر قرار گیرد. به عبارت دیگر، انسان همانگونه که حق استفاده و بهرهمندى از محیط زیست سالم را دارد، مسؤولیت درست استفاده کردن از آن را نیز بر عهده دارد. با نگاهى به وضعیت فعلى محیط زیست، در مىیابیم که انسانها در بهرهبردارى از طبیعت و محیط زیست به مسؤولیت خود در حفظ و حراست از آن به درستى عمل نکردهاند. شاهد این سخن، بحران عظیمى است که محیط زیست دچار آن شده است. تخریب و نابودى روز افزون جنگلها و مراتع، نابودى گونههاى نادر گیاهى و جانورى، آلودگى آب، خاک و هوا، استفاده از سلاحهاى هستهاى و شیمیایى، ورود مواد نفتى و آلایندههاى دیگر مانند: فاضلاب کارخانهها و مجتمعهاى صنعتى به رودخانهها و دریاها، آسیب دیدن لایه ازن، بارانهاى اسیدى، مصرف روز افزون سوختهاى فسیلى، استفاده بىرویه از سموم دفع آفات نباتى و دهها عامل آلودهکننده دیگر که نام بردن از آنها فقط بر تلخ کامى و ناراحتى انسان مىافزاید گویاى این واقعیت مهم است که بشر در داد و ستد خود با محیط زیست، راه خطرناک و مهلکى را در پیش گرفته که نتیجه آن چیزى جز به خطر افتادن سلامت و حیات انسان و دیگر موجودات نخواهد بود.
اندکى تأمل و تفکر در آمارهایى که همه روزه در مورد وضعیت محیط زیست بیان مىشود، کافى است تا انسان خود را بر لب پرتگاهى احساس کند که ساخته و پرداخته خود اوست.
در مقابله با این خطر بزرگ که موجودیت انسان و دیگر جانداران را با تهدید رو به رو کرده است، تلاشهاى فراوانى در سطح جهان صورت گرفته تا از شدت و پیشرفت این بحران کاسته شود. برگزارى دهها کنفرانس بزرگ جهانى مانند «کنفرانس استکهلم، درباره محیط زیست انسانى»،(4) «کنفرانس ریو، درباره محیط زیست و توسعه»(5) و به تازگى، برگزارى «اجلاس ژوهانسبورگ»(6)، بخشى از اقدامات جهانى در مقابله با بحران عظیمى است که جهان به واسطه آلودگى و تخریب محیط زیست گرفتار آن است.
علاوه بر این، تهیه و تصویب اسناد بینالمللى فراوان در جهت مقابله با بحران زیست محیطى جهان، از جمله «اعلامیه استکهلم»(7)، «اعلامیه ریو»(8)، «منشور جهانى طبیعت»(9)، بخش دیگرى از اقدامات بینالمللى در این باره است.
یکى از اقدامات مهم در این باره، ایجاد رابطه بین محیط زیست و حقوق بشر و شناسایى حقّى بشرى، نسبت به محیط زیست با عنوان «حق بهرهمندى از محیط زیست سالم» است، که طى چند قسمت این موضوع را مورد بررسى قرار مىدهیم:
1ـ رابطه محیط زیست و حقوق بشر
طبیعت رو به پیشرفت مسائل بینالمللى، اقتضا مىکند که حفاظت از محیط زیست براى انسان امروز و نسلهاى آینده، مورد توجه جدّى همگان قرار گیرد؛ اما این که چگونه این امر تحقق مىیابد، سوالى است که باید به آن پاسخ داده شود.
براى یافتن پاسخ این سوال اقدامات متعددى صورت گرفته و نظریات گوناگونى نیز بیان شده است، تا بشر همچنان بتواند از محیط زیست سالم خود بهرهمند باشد. یکى از امورى که پیشنهاد شده و مىتواند در حفظ محیط زیست مؤثر باشد، ایجاد رابطه بین محیط زیست و حقوق بشر است؛ زیرا حمایت قانونى از حقوق بشر مىتواند وسیلهاى جهت رسیدن به حفاظت از محیط زیست باشد. حقوقى مثل حق حیات، آزادى بیان، مشارکت سیاسى، برابرى و... شامل ابزارهاى قانونى بینالمللى هستند که حفاظت بیشتر از محیط زیست را مىطلبند. به همین جهت، برخى از حقوقدانان پیشنهاد کردهاند که براى برخورد با مسائلى که از طریق نابودى تدریجى محیط زیست گریبانگیر بشر مىشود، حق جدیدى در چارچوب حقوق بشر، مبنى بر «حق بر محیط زیست»(10) یا «حق بهرهمندى از محیط زیست شایسته، سالم و امن»(11) شناسایى شود.(12)
این حق، ضمن این که، داشتن محیط زیستى امن و سالم را براى همگان تضمین مىکند، وظیفه خوددارى از فعالیتهایى را که به محیط زیست صدمه مىزند، بر افراد، سازمانها، شرکتها و دولتها تحمیل مىکند.
حق بهرهمندى از محیط زیست سالم، در درون خود متضمن چند حق دیگر است که عبارتند از:
حق دسترسى به اطلاعات زیست محیطى، حق آموزش مسائل زیست محیطى، حق تصمیمگیرى در مورد مسائل زیست محیطى و حق دادرسى و جبران خسارت زیست محیطى.
حق دسترسى به اطلاعات زیست محیطى، از یک طرف به حق افراد در کسب اطلاعات زیست محیطى بدون هیچ محدودیتى اشاره دارد و از طرف دیگر اشاره به تکالیف دولتها در واگذارى این اطلاعات به افراد جامعه دارد. نکته مهم آن است که دسترسى به اطلاعات زیست محیطى شرط لازم براى تحقق حق افراد، براى مشارکت در اتخاذ تصمیمات زیست محیطى است؛ زیرا آگاهى یافتن از آثار و پیامدهاى عواملى که بر محیط زیست تأثیر گذارند، وابسته به دسترسى افراد به اطلاعات زیست محیطى است. پس از این مرحله است که افراد با آگاهى کامل مىتوانند در اتخاذ تصمیمات زیست محیطى مشارکت داشته باشند.
حق دیگرى که در چارچوب حق بهرهمندى از محیط زیست سالم باید از آن سخن گفت، حق آموزش مسائل زیست محیطى است. این وظیفه دولتهاست که نسبت به آموزش مسائل محیط زیست به افراد جامعه اقدام کنند. این عمل مىتواند از طریق مدارس، کتابهاى آموزشى و رسانههاى عمومى انجام پذیرد.
حق دسترسى به جبران خسارت یکى دیگر از تقسیمات حق بهرهمندى از محیط زیست سالم است. بر این اساس هر شهروندى باید، حق دسترسى به مراجع قضایى و جبران خسارات زیست محیطى را داشته باشد.(13)
امروزه حق بهرهمندى از محیط زیست سالم به وسیله بسیارى از سازمانهاى بینالمللى و کشورهاى جهان به رسمیت شناخته شده و در تعدادى از اسناد بینالمللى(14) و قوانین اساسى کشورها(15) مورد شناسایى قرار گرفته است.
البته درباره این حق، تعریف دقیقى ارائه نشده است؛ اما شاید بتوان منظور از محیط زیست سالم را، محیطى دانست که داراى حداقلهاى یک زندگى سالم باشد.
2ـ اسلام و محیط زیست
اسلام به عنوان دینى جهانشمول و جامعنگر، مدعى است که پاسخگوى نیازهاى متغیّر انسان در هر عصرى است و براى کلیه روابط و شؤون او، داراى قوانین و مقرراتى است. البته این بدان معنا نیست که براى هر موضوع با عنوان خاص و متداول امروزى آن، حکم خاصى را مقرر داشته باشد؛ بلکه کلیات، اصول و قواعدى در اسلام وجود دارد، که مىتوان حکم هر موضوع را از آن به دست آورد.
یکى از همین موضوعات محیط زیست است. محیط زیست با مفهوم رایج و متداول آن در عصر حاضر، بحثى کاملاً نو و تازه است که نه در اسلام و نه در هیچ مکتب دیگرى سابقه نداشته است؛ اما مىتوان قواعد و مقررات مورد نیاز آن را از متون دینى استخراج کرد؛ به طورى که مىتوان یک مکتب زیست محیطى جامع را ارائه کرد.(16)
خداوند در قرآن کریم مىفرمایند:
«ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْءٍ»(17)
یعنى: ما در این کتاب از بیان هیچ چیز فروگذار نکردیم.
در جاى دیگر خطاب به پیامبر اسلام صلىاللهعلیهوآله مىفرمایند:
«وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ»(18)
یعنى: کتابى به سوى تو فرستادیم که بیان کامل هر چیزى در آن هست.
امام صادق علیهالسلام نیز بر جامعیت اسلام تأکید کرده و مىفرمایند:
خداوند در قرآن هر چیزى را بیان کرده است. به خدا سوگند، چیزى را که مورد نیاز مردم بوده، رها نکرده است، تا کسى نگوید اگر فلان مطلب درست بود، در قرآن نازل مىشد. آگاه باشید همه نیازهاى بشر را خداوند در آن نازل کرده است.(19)
از امام باقر علیهالسلام نیز روایت شده که فرمودند:
خداوند متعال چیزى را که مورد نیاز این امت است، در کتابش فروگذار نکرده است و براى رسولش تبیین نموده است و براى هر چیزى حدّى قرار داده و دلیل روشنى بر آن نهاده است و براى هر کسى که از این حدّ تجاوز کند، حدّ و مجازاتى قرار داده است.(20)
بر طبق این آیات و روایات، بخوبى مىتوان استدلال کرد که بیان هر چیزى در قرآن هست؛ ولى با توجه به این مطلب، که قرآن یک کتاب تربیتى و انسانسازى است، که براى تکامل فرد و جامعه در همه جنبههاى معنوى و مادى نازل شده است، روشن مىشود که منظور از «همه چیز»، تمام امورى استکه براى هدایت انسان لازم و ضرورى است.(21)
به طور قطع، یکى از امورى که زمینهساز سعادت و کمال انسان در دنیا و آخرت است، داشتن محیطى سالم و امن است؛ که انسان بتواند در پناه آن، به تربیت جسم و جان خویش بپردازد و اصولاً یکى از وظایف مهم بشر که حفظ جان است، جز با زیستن در محیطى امن و سالم امکانپذیر نیست. بدین سبب، شرط اولیه داشتن روحى سالم، جسم سالم است و جسم سالم نیز فقط زمانى حاصل مىشود که انسان از محیط زیست سالم بهرهمند باشد.
از آنجا که انسان به عنوان جزئى از جهان عظیم خلقت، با مجموعه بزرگى از مخلوقات دیگر، از جمله طبیعت و محیط زیست در ارتباط است، بدیهى است که زندگى شایسته او، در گرو تنظیم مناسب روابط با آنها خواهد بود. اسلام در این باره راهکارهاى اساسى ارائه داده است؛(22) به طورى که مىتوان گفت در اسلام، جامعترین دیدگاه و صحیحترین شیوه تعامل با طبیعت و محیط زیست بیان شده است.(23)
با نگاهى به متون دینى ـ و از جمله قرآن کریم ـ مىتوان دریافت که محیط زیست و تلاش براى به حفظ و حمایت از آن، براى بهرهمندى بشر از محیط زیستى امن و سالم جهت نیل به کمال، مورد اهتمام اسلام است.
آیات متعددى در قرآن بر این مسأله دلالت دارند. این آیات چند دسته هستند که به آنها اشاره مىکنیم.
3ـ آیاتى از قرآن که محیط زیست را حق همگانى مىداند
این دسته از آیات بیان مىکنند که خداوند طبیعت و محیط زیست را براى انسان آفریده و انسان حق تصرف و استفاده از آن را دارد و این حق براى همه انسانها در همه زمانها وجود دارد.(24)
خداوند در سوره بقره مىفرماید:
«هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الأَْرْضِ جَمِیعاً»(25)
یعنى: و اوست آن (آفرینندهاى) که همه آنچه در زمین است براى شما آفرید.
این آیه بهرهبردارى از منابع و منافع زمین را متعلق به همه انسانها، در همه زمانها مىداند؛ که باید به طور اصولى و صحیح، در جهت رفع نیازها و رعایت حقوق دیگر انسانها در همه دورهها صورتپذیرد.
در آیه دیگر خداوند مىفرماید:
«وَ لَقَدْ مَکَّنّاکُمْ فِی الأَْرْضِ وَ جَعَلْنا لَکُمْ فِیها مَعایِشَ»(26)
یعنى: شما را از امکانات زمین بهرهمند ساختیم و وسائل معیشت شما را در آن فراهم کردیم.
این آیه نیز، بیانکننده توانایى و امتیازى است که انسان روى زمین دارد، تا جایى که در آن وسائل زندگى او فراهم شده است. روشن است که داشتن محیط زیستى سالم، جزء اولین حقوق انسان براى زندگى در روى زمین است. بر همین اساس، خداوند نیز، پهنه طبیعت را زیستگاه انسانى قرار داده است.
در آیه 10 سوره الرحمن آمده است:
«وَ الأَْرْضَ وَضَعَها لِلأَْنامِ»
یعنى: و (خداوند) زمین را براى همگان قرار داد.
بر مبناى این آیه کریمه، زمین و محیط زیست آن، حق همگانى است و همه حق دارند از آن بهرهمند شوند. بنابراین، استفاده از این حق، باید به گونهاى باشد که امکان استفاده و بهرهبردارى از آن، براى نسل حاضر و نسلهاى آینده حفظ شود.
نکتهاى که باید بدان توجه داشت این است که، هرگاه حقّى براى انسان نسبت به چیزى پدید آید، در مقابل آن تکلیفى نیز خودنمایى خواهد کرد. به عبارت دیگر حق و تکلیف، دو روى یک سکّهاند. اگر استفاده و بهرهبردارى از طبیعت و محیط زیست براى انسان به رسمیت شناخته شده؛ این حق، تکلیفى نیز ایجاد مىکند و آن این است که انسان، وظیفه دارد به گونهاى از حق خود استفاده کند که به حقوق دیگران لطمهاى وارد نکند. بر همین اساس، اگر انسان از محیط زیست استفاده مىکند، باید استفاده او، به گونهاى باشد که به حقوق دیگران در استفاده از آن خدشهاى وارد نشود.
4ـ آیاتى از قرآن که آفرینش عناصر محیط زیست را براى انسان مىداند
در دستهاى از آیات قرآن، خداوند با نام بردن از عناصر محیط زیست، بر آفرینش آنها براى انسان تأکید مىکند.
در سوره نحل خداوند مىفرماید:
«وَ الأَْنْعامَ خَلَقَها لَکُمْ فِیها دِفْءٌ وَ مَنافِعُ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ»(27)
یعنى: چهارپایان را آفرید که براى شما از آنها گرما (جامههاى گرم) و سودهاى دیگر فراهم مىآید و از آنها مىخورید.
در همین سوره خداوند همچنین مىفرماید:
«هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً...»(28).
یعنى: اوست (خدایى) که از آسمانها آب فرستاد که از آن مىآشامید و بدان درخت و گیاه مىروید، که در آن (روییدهها)، دامهاى خود را مىچرانید.
و در آیه بعد مىفرمایند:
«یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الأَْعْنابَ وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ»(29)
یعنى: و با آن برایتان کشتزارها و درختهاى زیتون و خرما و انگور و همه گونه محصول مىرویاند.
در سوره نمل نیز خداوند مىفرماید:
«وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا بِهِ حَدائِقَ ذاتَ بَهْجَةٍ»(30)
یعنى: براى شما از آسمان آب فرستاد، پس با آن آب، بوستانهایى شادىانگیز رویانیدیم.
این دسته از آیات که در قرآن فراوان هستند، همه یک پیام دارند و آن این که آنچه از عناصر محیط زیست در روى زمین است، براى انسانهاست و همه انسانها حق دارند از این الطاف الهى بهرهمند شوند و هیچکس نمىتواند این حق خدادادى را از آنها سلب کند.
تعبیراتى نظیر: «لکم = براى شما»، «الناس = مردم» و «الانام = همگان»، آشکارا بر این مطلب دلالت دارند، که این نعمتها، براى همه مردم و حق همه آنهاست ـ صرفنظر از هرگونه عاملى، همچون مذهب، جنسیت، تابعیت و... ـ و همه حق دارند تا از این نعمت ارزشمند الهى بهرهمند شوند و در پناه آن، زندگى سالم و امنى داشته باشند.
5ـ آیاتى از قرآن که محیط زیست و عناصر آن را مسخّر انسان مىداند
دستهاى از آیات قرآن هستند که در آنها از واژه «تسخیر» در مورد عناصر محیط زیست براى انسانها به کار رفته است. در این آیات، آفتاب و ماه، باد و باران، کوهها و درّهها، جنگلها و سبزهزارها، حیوانات و سایر منابع زمینى و خلاصه همه موجودات را در خدمت انسان در آورده و همه را فرمانبردار انسان ساخته است تا او بتواند از همه آنها بهره برده و زندگى سعادتمندى را داشته باشد.
در فرهنگ قرآن، واژه تسخیر به دو معنى آمده است: یکى در خدمت منافع و مصالح انسان بودن مانند تسخیر خورشید و دیگرى زمام اختیارش در دست بشر بودن مانند دریاها و بسیارى از موجودات زمین.(31)
براى این که حق انسان در استفاده و بهرهبردارى از طبیعت را در این قسم از آیات بیان کنیم، به چند نمونه اشاره مىکنیم:
خداوند در سوره نحل مىفرمایند:
«وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ...»(32)
یعنى: خداوند، خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت.
و در سوره دیگر چنین مىفرماید:
«وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ...»(33)
یعنى: خداوند، شب و روز را براى شما تسخیر کرد.
و در جاى دیگر اشاره مىکند:
«أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَْرْضِ ...»(34)
یعنى: آیا ندیدید که خداوند آنچه در آسمانها و زمین است، مطیع شما کرد.
در جاى دیگر نیز، خداوند با مضامین مشابه قبل مىفرمایند:
«أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الأَْرْضِ...»(35)
یعنى: آیا ندیدى خداوند آنچه را در زمین است، مسخّر شما ساخت.
و موارد فراوان دیگرى که بر همین معنا دلالت دارند.(36)
استاد شهید مرتضى مطهرى، در مورد این آیات مىفرمایند:
«در قرآن از مسخّر کردن ماه، خورشید، شب، روز، دریا، نهرها، کوهها، باد و هر چه در آسمان و زمین است، یاد شده است. بدیهى است که در همه این موارد، مقصود این است که این امور طورى آفریده شدهاند که رام انسان و مورد استفاده و بهرهبردارى انسان هستند».(37)
از آنچه گفته شد معلوم مىشود که طبیعت و محیط زیست در متون دینى، حق همه انسانها در همه دورانهاست. بنابراین، در مقابل حق استفادهاى که خداوند براى انسان در محیط زیست و طبیعت قائل شده است، وظیفهاى نیز بر عهده او گذاشته است که آن، حفظ و حمایت و بهرهبردارى صحیح از محیط زیست است؛ زیرا هدف خداوند از در اختیار گذاشتن طبیعت براى انسان این است که جهت رفاه، آسایش و تکامل خود از آن بهرهمند شود. بنابراین، اگر در استفاده از این امکانى که در اختیار او قرار گرفته، زیادهروى کند، بر خلاف آن هدف متعالى اقدام کرده که نتیجهاش به خطر افتادن حیات خود او و دیگران و بازماندن از سیر تکاملى در مسیر سعادت دنیا و آخرت خواهد بود.
به عنوان مثال، علم و فناورى، مهمترین ابزار تصرف انسان در طبیعت است. تلاش علمى و به کارگیرى فناورى در طبیعت و محیط زیست براى این است، که انسان بتواند از محیط زیست و طبیعت، جهت فراهم آوردن یک زندگى سعادتمندانه همراه با امنیت و آرامش استفاده کند؛ اما اگر انسان در استفاده از علم و فناورى براى تصرف در محیط زیست زیاده روى کند، ثمرهاى جز مقهوریت و مغلوبیت او در مقابل سلطه زندگى ماشینى و صنعتى نخواهد داشت. این همان چیزى است که امروزه شاهد آن هستیم و به طور قطع هم خلاف دستورات و تعالیم اسلام است؛ زیرا اسلام، تسلط بر طبیعت را مىخواهد، اما زیادهروى در این امر باعث شده که کار از دست انسان خارج شود؛ به گونهاى که سلامت، امنیت و انسانیت او در میان پیچ و مهرههاى این زندگى صنعتى و ماشینى گم شده است.(38)
با این همه، تصرف در محیط زیست باید به گونهاى باشد که انسان را در جهت دستیابى به حیات طیبه و توسعه متعادل که ضامن ارتقاى وضع جسمى و روحى بشر است، یارى کند.(39) به عبارت دیگر، تصرف در محیط زیست باید به شیوهاى باشد که آدمى را به غایت و هدف خلقت برساند. بدین جهت، استفاده از آن به طور دلخواه و بدون در نظر گرفتن این که این نعمتها وسیلهاند نه هدف، خود باعث گمراهى و انحراف انسان از مسیر حق خواهد بود. انسان به عنوان موجودى مختار، باید به این واقعیت تن دهد، که زمین همانگونه که محل رشد تکوینى و جسمى اوست، باید محیط تکامل روحى و معنوى او نیز باشد؛ و چون اسباب و مقدمات تکامل روحىاش، ارادى و اختیارى است، پس باید به شیوهاى عالمانه و مدبّرانه از محیط زیست، براى این هدف متعالى استفاده کند؛(40) زیرا رسیدن به تکامل روحى و معنوى بدون بهرهمندى از محیط زیستى امن و سالم امکانپذیر نخواهد بود.
6ـ حق بر محیط زیست، تکلیف و مسؤولیت در برابر محیط زیست را در پى دارد
تا اینجا بیان کردیم که انسان حق دارد از محیط زیست سالم برخوردار باشد و آیات قرآن هم بر همین امر دلالت مىکرد. اما نکته مهم این است، که هر حقّى، تکلیفى را در پى دارد؛ یعنى همان طور که انسان حق دارد از محیط زیست سالم بهرهمند باشد، این تکلیف را نیز دارد که این حق را براى دیگران به رسمیت بشناسد و از هر عملى که دیگران را از داشتن محیط زیستى سالم، محروم کند، خوددارى نماید.
مقام معظم رهبرى در این باره مىفرمایند:
«هدف متعالى اسلام، برخوردار ساختن همه نسلها از نعمتهاى الهى، و ایجاد جامعهاى سالم و به دور از فاصله طبقاتى، و مستعد براى رشد و شکوفایى است و الزامات شرعى، براى حفظ تعادل و توازن در استفاده از مواهب طبیعى، با پرهیز از زیادهروى، و تعبّد به عدم اضرار به غیر را، فراهم آورده است.»(41)
بنابراین، تصرف انسان در طبیعت و محیط زیست مطلق و نامحدود نیست؛ بلکه مقید به چارچوبهایى است که باید آنها را رعایت کند. از جمله: عدم اضرار به غیر، رعایت حقوق دیگران و حفظ حقوق نسلهاى آینده. عواملى همچون ایمان و اخلاق اسلامى از امورى است که مىتواند رابطهاى مسالمتآمیز بین انسان و محیط زیست برقرار کرده و به سلامتى و شادابى انسان و محیط زیست منجر شود.
بر همین اساس، در قرآن کریم، خداوند همان طور که حق بهرهبردارى از محیط زیست و طبیعت را براى انسان قرار داده، مسؤولیت عمران و آبادانى زمین را هم بر عهده او گذاشته است. در سوره هود آمده است:
«هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الأَْرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها»(42)
یعنى: خداوند شما را از زمین پدید آورد و آبادى آن را به شما واگذاشت.
از این آیه استفاده مىشود که محافظت، عمران و آباد کردن محیط زیست از وظایف انسان است و هر عملى که با آبادانى محیط زیست منافات داشته باشد، ممنوع است.
نکته ظریفى که در این آیه وجود دارد آن است که قرآن نمىگوید، خداوند زمین را آباد کرد و در اختیار شما گذاشت؛ بلکه مىفرماید: عمران و آبادانى زمین را به شما واگذار کرد. پس انسان مسؤولیت عمران و آبادانى زمین را بر عهده دارد(43) و مفهوم آیه این است که تخریب محیط زیست و نابودى آن، مخالف عمران و آبادانى است، پس باید از آن پرهیز نمود.
قرآن کریم بارها بر رفتارهاى سازنده و اصلاحگرانه تأکید کرده ـ که به طور قطع، یکى از رفتارهاى اصلاحگرانه در زمین حفظ و حراست از طبیعت و محیط زیست است ـ و در مقابل، از رفتارهاى فسادانگیز نهى کرده است. در قرآن کریم در بسیارى موارد، واژه «صلاح» در مقابل «فساد» آمده است. خداوند در قرآن کریم مىفرمایند:
«وَ لا تُفْسِدُوا فِی الأَْرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها...»(44)
یعنى: و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید.
بدون شک، تخریب، نابودى و آلودهسازى محیط زیست یکى از مصادیق مهم رفتارهاى فسادانگیز در زمین است. همانگونه که در آیه بالا هم آمده است، در بسیارى از آیات قرآن، واژه «فساد» همراه با «فى الارض» آمده است که این فساد در زمین، شامل فساد در طبیعت و محیط زیست نیز خواهد بود. به همین جهت، قرآن کریم با بیان عناصر محیط زیست و طبیعت، تخریب و نابودى آنها را مصداق بارز فساد مىداند و خطاب به پیامبر صلىاللهعلیهوآله مىفرمایند:
«وَ إِذا تَوَلّى سَعى فِی الأَْرْضِ لِیُفْسِدَ فِیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ»(45)
یعنى: هنگامى که روى بر مىگردانند (و از نزد تو خارج مىشوند) در راه فساد در زمین، کوشش مىکنند و زراعتها و چهارپایان را نابود مىسازند، (با این که مىدانند) خدا فساد را دوست نمىدارد.
از آیات یاد شده استفاده مىشود که فساد داراى مفهومى بسیار گسترده است و شامل هرگونه نابسامانى، ویرانگرى، انحراف و ظلم مىگردد. به عبارت دیگر، فساد به هر گونه تخریب و ویرانگرى گفته مىشود که نظام آفرینش را دچار مخاطره کند. یکى از نظمهاى موجود در آفرینش، نظم حاکم بر طبیعت و محیط زیست است که هرگونه تخریب و نابودى آن، مشمول نهى در این آیات خواهد شد. از این رو، هرگونه رفتارى که به بروز فساد و تخریب در عرصه محیط زیست ختم گردد، در تضاد با تعالیم عالیه اسلام بوده و ممنوع است. بر همین اساس، انسان باید در عین استفاده و بهرهبردارى از محیط زیست، از هرگونه رفتار غیراصولى و فسادانگیز در این باره بپرهیزد.
بنابراین، انسانها در عین این که حق استفاده از محیط زیست را دارا هستند، باید این حق را براى دیگران نیز قائل باشند؛ به این معنى که، با سوء استفاده از حق خود، حق دیگران را در بهرهمندى از محیط زیست سالم، پایمال نکنند.
سخن پایانى
انسان به عنوان جزئى از این جهان، باید با دیگر مخلوقات خداوند همکارى سازنده و پایدار داشته باشد. محیط زیست و طبیعت، محلى است که انسان در آن متولد شده و رشد و نمو کرده است و گهواره انسان محسوب مىشود. بدین سبب، باید به گونهاى با آن رابطه برقرار کند که ضمن برخوردار شدن از مواهب طبیعى، در حفظ سلامت و پایدارى آن نیز بکوشد.
آیات و روایات فراوانى وجود دارد که نشان مىدهد خداوند، طبیعت و محیط زیست را براى انسان آفریده و او حق تصرف در آن را دارد؛ اما از سوى دیگر تأکید مىکند، که حق بهرهمندى از محیط زیست، اختصاص به یک نسل ندارد. از این رو، باید بهرهبردارى از آن اصولى و عادلانه باشد؛ به طورى که هم نسل حاضر و هم نسلهاى آینده بتوانند در پناه آن زندگى سالمى داشته باشند. بنابراین، سوء استفاده از این حق که منجر به آلودهسازى، تخریب و نابودى محیط زیست شود و در نتیجه به حق دیگران ـ بویژه نسلهاى آینده ـ در استفاده از آن خللى وارد کند، ممنوع است.
________________________________________
1ـ کارشناس ارشد حقوق بینالملل و پژوهشگر دانشگاه مفید.
2ـ مقام معظم رهبرى، پیام به اولین همایش حقوق محیط زیست، روزنامه ایران، 22/3/1382.
3ـ عبدالله جوادى آملى، انتظار بشر از دین، اسراء، قم، 1380، ص 191.
4ـ این کنفرانس به موجب قطعنامه شماره (××III) 2398 مجمع عمومى، از پنجم تا شانزدهم ژوئن 1972، در شهر «استکهلم» پایتخت سوئد برگزار شد. این کنفرانس، بزرگترین کنفرانس بینالمللى در مورد محیط زیست بود که تا این تاریخ تشکیل شده بود و در آن، بیش از 6000 نفر به نمایندگى از 113 کشور و نزدیک به همین تعداد نمایندگانى از سازمانهاى بینالمللى و 700 ناظر اعزامى از 400 سازمان غیر دولتى و 1500 خبرنگار شرکت داشتند. در این کنفرانس چند سند مهم به تصویب رسید، که از جمله مىتوان به «اعلامیه کنفرانس ملل متحد در مورد محیط زیست» در 26 اصل با هدف حفاظت از محیط زیست و یک دستورالعمل یا «برنامه عمل» مشتمل بر 109 توصیه، در مورد تمهیدات هماهنگ براى مقابله با مشکلات زیست محیطى اشاره کرد. ر.ک.: آون گرین، محیط زیست، ترجمه احمد علیخانى، تهران، 1379، صص 34ـ30؛ همچنین ر.ک.:
Patricia W.Birnie and Alan E.Boyle, Basic Documents on International law and Environment, clarendon press, Oxford, 1996, PP.2-8.
5ـ بیست سال پس از کنفرانس استکهلم، سازمان ملل در راستاى رفع نارسایىها و کمبودهاى موجود، و با توجه به شرایط جدید، کنفرانسى را تحت عنوان «کنفرانس ملل متحد درباره محیط زیست و توسعه»، از سوم تا چهاردهم ژوئن 1992، در شهر «ریودوژانیرو» پایتخت برزیل برگزار کرد. در این کنفرانس که به موجب قطعنامه 228/44 مجمع عمومى تشکیل شد، 172 دولت، 6 سازمان بینالمللى وابسته به سازمان ملل، 000/10 نفر شرکت کننده شامل 116 نفر از سران دولتها، 1400 نفر از سازمانهاى غیردولتى و حدود 9000 روزنامهنگار شرکت داشتند. مسائل مطرح شده در این کنفرانس عبارت بود از: محافظت از اتمسفر، کنترل آلودگى هوا، حفاظت از تنوّع گونهها، دفع صحیح مواد زائد، بهبود کیفیت زندگى، سلامت انسانها، حفاظت از اقیانوسها، حفاظت از جنگلها و بالاخره مسائل مالى جهت مبارزه با آلودگى محیط زیست. اسناد تصویب شده در این کنفرانس عبارت بودند از: «اعلامیه کنفرانس ملل متحد درباره محیط زیست و توسعه»، «اعلامیه اصول در مورد جنگلها»، «طرح اقدام براى قرن 21». در ضمن در حاشیه این کنفرانس دو سند مهم دیگر با عناوین «کنوانسیون تنوّع گونههاى زیستى» و «کنوانسیون تغییرات آب و هوایى» هم به تصویب رسید. ر.ک.: اردشیر امیر ارجمند، حفاظت از محیط زیست و همبستگى بینالمللى، مجله تحقیقات حقوقى، ش 15، تابستان 1374، صص 342ـ336؛ آون گرین، پیشین، ص9؛ احمد لواسانى، کنفرانس بینالمللى محیط زیست در ریو، دفتر مطالعات سیاسى و بینالمللى، تهران، 1372، صص56ـ52.
6ـ پس از گذشت 10 سال از کنفرانس ریو، کنفرانس بزرگ زیست محیطى با عنوان «کنفرانس سران توسعه پایدار»، از بیست و ششم آگوست تا چهارم سپتامبر 2002 در ژوهانسبورگ، پایتخت آفریقاى جنوبى با هدف بررسى و ارزیابى اجراى دستور کار 21، که در کنفرانس ریو به تصویب رسیده بود، برگزار شد. در این کنفرانس راههاى مبارزه با فقر، تخریب محیط زیست، مقابله با رشد بىرویه جمعیت و مباحث زیست محیطى دیگر مورد بحث و بررسى قرار گرفت. در پایان نیز سندى جهت اجرایى کردن تصمیمات متخذه، به تصویب رسید.WWW.Johannesburg summit.org
7ـ براى ملاحظه متن فارسى اعلامیه ر.ک.: اردشیر امیرارجمند، پیشین، صص 426ـ421 و براى ملاحظه متن انگلیسى آن نگاه کنید:
Patricia W.Birnie and Alan E.Boyle, Op.cit, PP.2-8.
8ـ براى ملاحظه متن فارسى اعلامیه ر.ک.: همان، صص 436ـ431 و براى ملاحظه متن انگلیسى نگاه کنید:Ibid, pp.9-14.
9- Ibid, PP. 15-20.
10- Right to Environment.
11- Right to Decent, Healthful and safe Environment.
12ـ ر.ک.: علیرضا پارسا، محیط زیست و حقوق بشر، اطلاعات سیاسى ـ اقتصادى، ش 136ـ135، ص 130.
13ـ ر.ک.: گودرز افتخار جهرمى، حق بر محیط زیست، با تأکید بر حق دسترسى بر اطلاعات زیست محیطى، نخستین همایش حقوق محیط زیست ایران، تهران، 1382، صص 4ـ1.
14ـ به عنوان نمونه مىتوان از: اعلامیه استکهلم، پیش از طرح سومین میثاق بینالمللى حقوق همبستگى، منشور آفریقایى حقوق بشر و پروتکل الحاقى به کنوانسیون آمریکایى حقوق بشر نام برد.
15ـ قوانین اساسى بیش از 60 کشور جهان، که اخیرا تصویب یا اصلاح شده، این حق را به رسمیت شناختهاند. براى نمونه، اصل 50 قانون اساسى اوکراین مصوب 28 ژوئن 1996 بیان مىکند که: «هر فرد حق دارد که از محیط زیستى امن و سالم و جبران خسارات ناشى از نقص این حق برخوردار باشد». به نقل از: دیناه شلتون، تشریفات و آیین دادرسى حقوق بینالملل محیط زیست، ترجمه محمدحسن حبیبى، انتشارات دانشگاه تهران، 1381، ج 2، ص 319.
16ـ ر.ک.: ابوالقاسم گرجى، اسلام و محیط زیست، مجله نور علم، ش 4، خرداد 1363، ص 115.
17ـ انعام / 38.
18ـ نحل / 89.
19ـ «ان الله تبارک و تعالى انزل فى القرآن تبیان کل شىء....»، عبد على بن جمعه الحویزى، تفسیر نور الثقلین، دارالکتب العلمیه، قم، 1342، ج 3، ص 74؛ محمد بن یعقوب الکلینى، اصول الکافى، دار التعارف للمطبوعات، 1411 ق.، ج 1، ص113.
20ـ محمد بن یعقوب الکلینى، همان، ص 113.
21ـ ناصر مکارم شیرازى و دیگران، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1379، ج 11، ص 361.
22ـ محمد ربانى، بهرهگیرى شایسته از محیط زیست با الهام از تعالیم اسلام، مجموعه مقالات همایش اسلام و محیط زیست، سازمان حفاظت محیط زیست، تهران، 1378، ص 223.
23ـ مقام معظم رهبرى، پیشین، ص 4.
24ـ ر.ک.: ابوالقاسم گرجى، پیشین، ص 115.
25ـ بقره / 29.
26ـ اعراف / 10.
27ـ نحل / 5.
28ـ نحل / 10.
29ـ نحل / 11.
30ـ نمل / 60.
31ـ ناصر مکارم شیرازى و دیگران، پیشین، ج 10، ص 356.
32ـ ابراهیم / 33.
33ـ نحل / 12.
34ـ لقمان / 20.
35ـ حج / 65.
36ـ به عنوان نمونه ر.ک.: حج / 36؛ نحل / 14.
37ـ مرتضى مطهرى، مقدمهاى بر جهانبینى اسلامى، صدرا، تهران، 1373، ج 2، ص 57.
38ـ ر.ک.: محمد جواد باهنر، انسان و خودسازى، به نقل از: صادق اصغرى لفمجانى؛ مبانى حفاظت از محیط زیست در اسلام، دفتر نشر فرهنگ اسلامى و سازمان حفاظت محیط زیست، تهران، 1378، ص 87.
39ـ محمد ربانى، پیشین، ص 233.
40ـ صادق اصغرى لفمجانى، پیشین، ص 92.
41ـ مقام معظم رهبرى، پیشین، ص 4.
42ـ هود / 61.
43ـ ناصر مکارم شیرازى و دیگران، پیشین، ج 9، ص 151.
44ـ اعراف / 56.
45ـ بقره / 205.