این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان دارای تعارض کار و خانواده انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان با تعارض کار و خانواده در شرکت ایران خودرو (شهر تهران) در شش ماهه دوم سال 1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 کارمندان با تعارض کار-خانواده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند (در هر گروه 15 کارمند). گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش رفتاردرمانی دیالکتیک (لینهان، 2004) قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه های تعارض کار- خانواده (کارلسون و همکاران، 2000)، خودشفقتی (نف، 2003) و انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری 23SPSSتجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودشفقتی(001/0p<) و انعطاف پذیری روان شناختی(001/0p<) کارکنان دارای تعارض کار و خانواده تاثیر معنادار داشته است. بدین صورت که این درمان توانسته منجر به بهبود خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که رفتاردرمانی دیالکتیک با بهره گیری از تکنیک های تحمل پریشانی، پذیرش و خودنظم جویی هیجانی می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود خودشفقتی و انعطاف پذیری روان شناختی کارکنان دارای تعارض کار و خانواده مورد استفاده گیرد.