ایمنی روان شناختی ناشی از ادراک از میزان ریسک و تهدیدات محیطی بوده و بیانگر احساسی است که فرد در یک محیط بتواند بی دغدغه اظهارنظر کند و از سرزنش شدن هراسی نداشته باشد. هدف از این مطالعه، ارائه مدل ایمنی روان شناختی زنان با تمرکز بر علل و پیامدها در دانشگاه های برتر شمال شرق کشور با استفاده از رویکرد تفسیری و روش کیفی می باشد. استراتژی این تحقیق، داده بنیاد مبتنی بر طرح نظام مند استراوس و کوربین است. مشارکت کنندگان، زنان هیئت علمی در دانشگاه های برتر شمال شرق کشور هستند و با 12 تن از زنان هیئت علمی که پدیده ایمنی روان شناختی در محیط را تجربه کرده و از نظر سابقه خدمت، حداقل 10 سال سابقه کار داشتند، مصاحبه های عمیقی صورت گرفت و تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی، سبب شناسایی 219 کد آزاد، 73 مقوله و 30 مضمون شد. در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان مضمون ها برقرار شد و در ادامه، کدگذاری انتخابی نیز صورت گرفت. در این پژوهش، یافته ها نشان داد که پدیده محوری متشکل از امنیت گفتاری، امنیت رفتاری، امنیت احساسی و امنیت ادراکی است. شرایط علّی شامل ساختارهای بروکراتیک، ساختارهای مردانه، ساختارهای تبعیض آمیز، جو سازمانی منفی، عوامل شخصیتی- نگرشی، سبک رهبری غیرحمایتی، ارتباطات غیراثربخش و عدم تعادل کار- زندگی می باشد. همچنین راهبردها متشکل از راهبرد فعال (مشارکتی)، راهبرد توانمندسازی، راهبرد دفاعی، راهبرد شناختی و راهبرد فرهنگی است. پیامدها نیز شامل دلبستگی به شغل و سازمان، یادگیری سازمانی، رشد عملکرد فردی و شغلی، تحکیم سرمایه اجتماعی، اعتماد سازمانی، عدالت سازمانی و بهزیستی روان شناختی می باشد. بسترها در این مطالعه شامل بسترهای آموزشی، قانونی و فرهنگی بود و شرایط مداخله گر متشکل از هویت برند سازمان، ویژگی های جمعیت شناختی و عوامل اقتصادی است. این الگو به دانشگاه ها و سایر سازمان ها کمک می کند تا راه های دستیابی به ایمنی روان شناختی در کارکنان را بشناسند و شرایط ایجاد آن را فراهم آورند. پیامدهای به دست آمده نیز مدیران را ترغیب می نماید تا برای تحقق توسعه ایمنی روان شناختی در سازمان تلاش کنند.