آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

سیاست ترویج دموکراسی، یکی از مهم ترین راهبردهای آمریکا برای ادامه تسلط و نفوذ بر کشورهای منطقه آمریکای لاتین در دوران پس از جنگ سرد بوده است. همراهی و تناسب این سیاست با شکل گیری موج سوم دموکراسی خواهی در نقاط مختلف جهان، باعث شد تا سیاستمداران آمریکایی از آن به عنوان ابزاری برای پیشبرد برنامه های خود در این منطقه استفاده کنند. این مقاله با مبنا قرار دادن سیاست ترویج دموکراسی(از دیدگاه ویلیام رابینسون) در منطقه آمریکای لاتین با محوریت ونزوئلا، می کوشد این مسأله را بررسی کند که اصولاً سیاست ترویج دموکراسی بر اساس چه مؤلفه ها و مکانیزم هایی توسط ایالات متحده در منطقه آمریکای لاتین، به اجرا گذاشته شد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که دولت آمریکا، ظرف ربع قرن گذشته، تلاش و برنامه ریزی بی شائبه ای انجام داده است تا تنها نخبگانی در کشورهای آمریکای لاتین به قدرت برسند که از سیستم اقتصاد نولیبرالی و بازار آزاد حمایت می کنند و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از به قدرت رسیدن افراد و احزاب ملی گرا و چپ و در کل، مخالف سیاست اقتصاد نولیبرالی به کار گرفته است. در این راستا، بی ثبات سازی دولت های چپ و ملی گرا در کشورهای هدف، از مهم ترین مکانیزم سیاست ترویج دموکراسی در منطقه آمریکای لاتین بوده است؛ سیاستی که در تمام دوران ریاست جمهوری هوگو چاوز در ونزوئلا پیگیری شد و پس از مرگ وی نیز ادامه یافت.

تبلیغات