بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز نیز به عنوان نخستین هسته شکل گرفته و شهر اهواز، با مشکلاتی چون افول کیفیت کالبدی، مشکلات دسترسی و ترافیکی، تراکم و تمرکز بیش از حد جمعیت به علت ماهیت تجاری آن و سایر عوامل، همچنین با دارا بودن ارزش های تاریخی به لحاظ داشتن بناهای تاریخی مهم در این محدوده و ارزش های فرهنگی و مهم تر از همه به عنوان قلب تپنده تجاری شهر، بحث مطالعه و برنامه ریزی های درست و با رویکرد پایدار را بیش از پیش طلب می کند. بنابراین، در این پژوهش سعی شد تا از رویکرد بازآفرینی در جهت شناسایی اولویت برنامه ریزی بافت های فرسوده مرکزی شهر اهواز بهره گرفته شود. این پژوهش از لحاظ روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های توصیفی از اسناد کتابخانه ای و برای گردآوری داده های تحلیلی پژوهش به روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه از نظرات 40 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامه ریزی امور شهری اهواز استفاده شده است. جهت تحلیل داده های پژوهش نیز از مدل تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازی FDAHp و همچنین رگرسیون خطی در محیط نرم افزارSPSS استفاده شده است. براساس یافته های پژوهش مشخص شد در وزن گذاری فازی نسبی برای ابعاد پژوهش، مؤلفه بازآفرینی اقتصادی بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز حائز بیشترین وزن نسبی در این مرحله شده است و بازآفرینی فرهنگی نیز در رتبه دوم قرار دارد. در این مرحله مؤلفه بازآفرینی زیست محیطی از سوی کارشناسان با اولویت کمتری ارزیابی شده است. بنابراین از نظر کارشناسان شهر اهواز، بازآفرینی اقتصادی دغدغه اصلی برای اقدام به بازآفرینی در این بافت است.