امروزه نگرش به مخاطرات طبیعی تغییرات چشمگیری داشته و دیدگاه غالب از تمرکز بر کاهش "آسیب پذیری" به افزایش "تاب آوری" تغییر یافته است. مطابق آمارها، سیل و طوفان بیشترین خسارات و تلفات را به جوامع بشری واردکرده است. این امر در کشور و استان گلستان نیز صادق است. زیرا، نتایج بررسی ها در زمینه مخاطرات طبیعی این استان نشان می دهد که 215 روستای آن، در معرض خطر دائم سیل قرار دارند. اگرچه طی سال های اخیر در این استان غالباً تدابیری با رویکرد کاهش آسیب پذیری و با تاکید بر ابعاد کالبدی روستاها اتخاذ شده ولی از منظر سنجش تاب آوری در مواجهه با مخاطرات سیل، از بُعد کالبدی نیز اقدام موثری صورت نگرفته است. لذا، هدف از این تحقیق تعیین و سنجش رابطه بین عوامل و مولفه های کالبدی و میزان تاب آوری جوامع روستایی در مواجهه با مخاطرات سیل در حوضه آبخیز گرگانرود است. این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل 106 روستا با تعداد 22942 خانوار است که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی در کنار بهره مندی از فرمول کوکران، تعداد 31 روستا با 318 خانوار بعنوان حجم نمونه تعیین شد. یافته های تحقیق نشان می دهد هرچقدر فاصله بافت و کالبد روستا از رودخانه بیشتر باشد، میزان تاب آوری روستائیان نیز افزایش می یابد. این امر در خصوص تاب آوری اجزای کالبدی روستا از جمله فاصله واحدهای مسکونی، مزارع و باغات و نیز سایر مستغلات تا رودخانه نیز صادق است. همچنین، معابر روستایی با بهبود کیفیت پوشش معابر، به همراه افزایش طول کانیوو و جدول کشی، می توان شاهد کاهش آسیب پذیری و متعاقباً موجب بهبود تاب آوری کالبدی روستاها بود. گفتنی است، با افزایش عمر مساکن از میزان تاب آوری خانوار روستایی کاسته می شود. به طوری که، احداث خانه های نوساز و توجه به طرح های بهسازی مسکن و اقدامات مقاوم سازی بنا می تواند تاب آوری آنها را در برابر مخاطرات سیل بهبود بخشد. همچنین، نتایج تحقیق نشان می دهد که تاب آوری روستاهای منطقه در بُعد کالبدی کمتر از حد متوسط با میانگین 89/2 بوده که در این بین، خانوارهای روستایی زیرحوضه های چهل چای، قورچای و تیل آباد دارای تاب آوری کالبدی در متوسط بوده و اکثر خانوارهای روستایی زیرحوضه های سفلی گرگانرود، محمدآباد-زرین گل، مادرسو و قرناوه، دارای تاب آوری کالبدی ضعیفی می باشند.