فلسفه برای کودکان (فبک)، برنامه ای نوین در عرصه تعلیم و تربیت است که متیو لیپمن آمریکایی در اواخر دهه 1960 میلادی آن را پایه ریزی کرد. هدف این برنامه آموزش مهارت تفکر به کودکان است. در برنامه فلسفه برای کودکان، داستان، نقشی اساسی دارد و ابزار اصلی آموزش مفاهیم فلسفی و مهارت های فکری است. مبدعان و اندیشمندان این برنامه برای اجرا و گسترش برنامه خود، داستان هایی خاص و متفاوت با داستان های معمولی نوشته اند که دارای سه شاخصه غنای ادبی، فلسفی و روان شناختی است. برخی از منتقدان این برنامه بر این باورند که کارآیی داستان های فبک در کشورهای گوناگون، در گرو تناسب آن ها با معیارهای اخلاقی و ارزش های فرهنگی کشورهاست. در این جستار که با روش توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای صورت می گیرد، غنای ادبی، فلسفی و روان شناختی داستان ماهی سیاه کوچولو، نوشته صمد بهرنگی، بررسی شده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که این داستان در هر سه شاخصه، غنای بالایی دارد؛ هر چند که ضعف هایی هم در آن دیده می شود. با اصلاح این ضعف ها، داستان ماهی سیاه کوچولو قابلیت خوانش و استفاده در برنامه فبک را پیدا خواهدکرد و سبب غنای متون این برنامه، جهت بومی سازی آن در کشور، خواهدشد.