آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

سنت گراییتفکر و جریانی معاصر و آمیخته با رمز و رازاست که اساساً ماهیت آن بر همین عنصر رمز استوار است. هرچند به لحاظ علمی، هرگونه فرایند رمزگشایی براساس اصول، زبان و یا قراردادهایی خاص شکل می گیرد، اما درک و دریافت در سنت گرایی تنها مختص به تعدادی انگشت شمار از افرادی خاص است که با ادعای اتصال به عالم والا، به سیر و سلوکی عمیق و متعاقباً تحولی شگرف نائل شده و هم اکنون در حکم وارثان، ناقلان و مفسران رموز هنری متعالی به نشر دانش الهی و روشنگری می پردازند. پیروان این فلسفه، اسرار الهی قید شده در قرآن را در حکم «کتابی بسته»خطاب می کنند که عقل عوام از درک آن قاصر است و هرگونه ادراک و خلق بر اساس مبانی این کتاب، صرفاً بر عهده خواص و مقربان است. بر اساس همین دیدگاه، سنت گرایان آثار هنرمندان مسلمان را آثاری والاو مقدس برمی شمارند، چراکه دربردارنده رموز معنوی هستند. از دید سنت گرایان جهان هستی نظامی است رمزآلود از نشانه های متکثر الهی که هریک در اوج کثرت مظهری واحد و منحصر به فرد از حقیقت ذات الهی هستند. به عبارت دیگر فلاسفه سنت گرا بر این باورند که هر موجود، ذاتی متافیزیکی و هستی شناسانهدر خود مستتر دارد که از ماهیتی ازلی برخوردار است. در این میان علاقه بیش ازحد سنت گرایان به بیان رموز حکمت هنر اسلامی و در نگاهی بالاتر، ارائه اصول و تعاریف حکمت هنر اسلامی و تشریح چگونگی خلق آثار توسط هنرمندان مسلمان، بسیار قابل تأمل است چرا که با اندکی تفکر در نظریات و آرای برجسته ترین چهره های سنت گرایی همچون گنون، بورکهارت، شوان و صدر، با مسائل به دور از منطق و متناقضی روبه رو خواهیم شد که نه تنها رنگ و بویی از حکمت، نه لزوماً اسلامی، نداشته، بلکه عقل سلیم و تفکر منطقی نیز به هیچ عنوان قادر به پذیرش آنها نیست. این مقاله به بررسی آرا و نظریات اصلی شاخص ترین چهره های سنت گرایی در باب حکمت هنر اسلامی و رموز نهفته در آن به مقایسه آنها با مفاهیم اسلامی تبیین شده در سنت اسلامی که به ادعای خود این اشخاص مبنای نظریات آنان است، پرداخته و به تشریح مختصری از تناقضات موجود و حضور آموزه های مکاتب دیگر در این جریان می پردازد.

تبلیغات