در عصر حاضر علم نوبنیاد روان شناسی توانسته است با تکیه بر نظریه های متنوع اندیشمندان این علم، دریچه های تازه ای پیش روی پژوهشگران و منتقدان قرار دهد که از جمله آن تحلیل عوالم درونی نویسندگان متون کلاسیک و معاصر در عرصه ادبیات فارسی است. بر همین اساس، ساختار اصلی این مقاله با رویکرد فوق شکل گرفته و دو هدف عمده را دنبال می کند. اول کشف و شناسایی فرانیازها و فراآسیب های شخصیت صائب تبریزی بر اساس نظریه انسان گراها و دوم بررسی رویکرد تمثیلی صائب در بیان این ویژگی ها. برای دست یابی به این دو مقصود نیز از سخنان و اشعاری که شاعر با توجّه به دو خصیصه مهمّ سبک هندی یعنی بسیارگویی و کشف مضمون های تازه، در دیوان غزلیّاتش به این موضوع پرداخته، استفاده شده است. در این روش 364 غزل از دیوان مذکور بر اساس جدول مورگان و استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده از بین 6995 غزل، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس بعد از بیان مطالبی درمورد تمثیل، کارکرد و شاخه های آن، موضوع شخصیت و مفهوم آن تبیین شده و سپس 18 مورد فرانیاز و فراآسیب عنوان شده توسط مزلو، از دیوان صائب استخراج شده و رویکرد تمثیلی او در بیان این ویژگی ها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق که رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد ضمن تبیین فرانیازها و فراآسیب های شخصیت شاعر به عنوان یک انسان خودشکوفا سعی شده است به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که آیا صائب در استفاده از رویکرد تمثیلی برای بیان موارد فرانیاز و فراآسیب شخصیت خود موفق بوده است؟