شاهنامه تنها شناسنامه ی زبان فارسی نیست بلکه در واقع آیینه ی آیین و اندیشه و پسند و آرمان ایران و ایرانی است، نام های نامور که بیش از یک هزاره تماشاگه راز فرهنگ ماست. شاهنامه خردنامه است و خدای نامه. زشتی و درشتی و پلشتی را در قالب داستان ها و در هیئت و شخصیت های ضحاک ها و افراسیاب ها و دیوان تخطئه می کند و خوبی و خرد و روشنی و درستی را تمثیل وار در سیمای فریدون ها و رستم ها و مردان و زنان بزرگ فرا چشم و دل می گذارد. نویسنده در این مقاله کوشیده است تا حدی نمادها و سمبل ها و تمثیل هایی از این کتاب سترگ را جلوی چشم خواننده مجسم کند. برای تحقق این اهداف در این تحقیق از روش کتابخانه ای استفاده شده است.