شاعران عارف برای بیان مفاهیم متعالی عرفانی پیوسته از زبان تمثیلی و نمادین در شعر خود بهره برده اند. تصویر دریا یکی از پربسامدترین تصاویر در مثنوی معنوی و یکی از کلیدواژه های ذهن مولانا است. در مثنوی معنوی واژه دریا و متعلقات آن همچون قطره، شبنم، موج، ماهی، گوهر و... بسیار خودنمایی می کند. دریا در تقابل با هر یک از موارد مذکور، مفهوم و معنایی متفاوت می یابد. مولوی این واژه های تمثیلی نمادین را در خدمت بیان عواطف ناخودآگاه و اندیشه های الهی و عرفانی خود قرار داده و مفاهیم متعدد و فراوانی را از این طریق بیان کرده است. رابطه خالق و موجودات، فنا، توحید، تجلّی عشق و آفرینش و... از جمله مفاهیمی هستند که مولانا برای بیان و تبیین آنها از دریا و متعلقات آن بهره جسته است. در این پژوهش کاربرد تمثیلی و نمادین دریا و مظاهر آن در مثنوی معنوی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج نشان داد که دریا و مظاهر و وابسته های مربوط به آن، یکی از پربسامدترین عناصر طبیعت در میان تمثیل ها و نمادهای مولانا است. در نگاه مولوی،دریا تمثیل حقیقت، ذات بی پایان الهی، معرفت و جان انسان است. همچنین دریا با دیگر نمادها، از جمله: قطره، باران، طوفان، کشتی و شبنم ارتباط می یابد که مقصد نهایی آن ها رسیدن به اصل خود، یعنی دریا است.