حکایت ها که پایه و اساس تمثیل هستند، نقش بسیار مهمی در آموزش های صوفیّه داشته اند. از جمله این حکایت ها، حکایت هایی است که یکی از شخصیت های آن یک جانور است. هدف اصلی این تحقیق مشخص ساختن انواع شخصیّت های جانوری در حکایت های تمثیلی کتاب اللّمع است. در این تحقیق- که به روش توصیفی و تحلیلی نوشته شده- این نوع حکایت ها در کتاب اللّمع فی التّصوّف نوشته ابونصر سرّاج توسی (م 387 ه ) مورد مطالعه قرار گرفته و نشان داده شده است که سرّاج در حکایت های تمثیلی خود، از چه نوع شخصیّت های جانوری استفاده نموده و نوع نگاه او به عنوان یک عارف نسبت به جانوران چگونه است؟ با مطالعه حکایت های کتاب اللّمع آن ها را می توان به سه دسته کلی تقسیم نمود: 1- حکایت های واقعی: این نوع حکایت ها در جهان بیرون اتفاق افتاده و یا می تواند اتفاق افتاده باشد. 2- حکایت های تخیلی که زاده تخیّلات صوفیّه هستند. 3- حکایت های نمادین که در آنها حیوان نقشی نمادین دارد. این نوع حکایت ها یک رویداد درونی است و برخاسته از ناخودآگاهی عارف است. هدف اصلی از به کارگیری حکایت ها در متون صوفیه درک و فهم بهتر مطالب عرفانی و آسان تر شدن آموزش از طریق بیان حکایت است که البته در تمامی حکایت ها، بی آزاری و مهربانی صوفیه نسبت به تمام حیوانات کاملاً آشکار است.