در بلاغت فارسی اصطلاح تمثیل حوزه معنایی گسترده ای را در بر می گیرد که تشبیه مرکب، ضرب المثل، اسلوب معادله، حکایت اخلاقی و روایت های داستانی و قصه های رمزی را شامل می شود. تمثیل ریشه در عقلانیت و اندیشه دارد، از این رو رابطه ی آن با متون خردگرا یک رابطه ی مستقیم است. در تاریخ ادب فارسی، شاعران سبک خراسانی از مضامین تمثیلی بسته به میزان تعلیمی بودن سروده هایشان در جهت بیان مقاصد خویش بهره برده اند. در این مقاله میزان گرایش چند تن از سرایندگان این دوره به استفاده از تمثیل با خواندن سی درصد از ابیات هر شاعر و جمع آوری یافته ها و شواهد به مدد معیارهای سبک شناسی، بسامدگیری و با رسم نمودار، مستندسازی شده است. نخستین شاعران این دوره عمدتاً از تشبیهات تمثیلی و ارسال المثل استفاده کرده اند و با گذر زمان انواع دیگر تمثیل در سروده های شاعران متأخر این دوره نمود می یابد و با روش آگاهانه برای پوشیده گویی و بیان غیرمستقیم اندیشه خود به تمثیل روی می آورند.