پیمودن وادی های سخت وهولناک طریقت، بدون تمسک به وجود وارسته ی پیر و مراد مقدور نیست. لزوم حضور معنوی پیر در سیرو سلوک مریدان، از جمله ی موضوعات مهم و دامنه داری است که بیشتر به صورت تمثیلی و نمادین در کانون توجه صوفیه قرار گرفته است. به جز شمار اندکی از متصوّفه چون اویسیان که به مجذوبان، نامبردار بودند و کشف و شهود و راهیابی به حقیقت را تنها از طریق مراقبه و زدودن شوائب از لوح ضمیرخویش، میسر می دانسته اند، اکثر بزرگان تصوّف، بر ضرورت پیرگزینی تأکید داشته اند و براین باور بوده اند که توفیق در سیر و سلوک و پیمودن نشیب و فراز جاده ی طریقت، بی مدد پیر محقّق نمی گردد. در این مقاله ضمن به دست دادن تعریفی مانع و جامع از پیر در عرفان، بخشی از شاخص های تمثیلی پیران طریقت در حیطه های متفاوت؛ یعنی لزوم پیروی از پیر، شرایط احراز مقام پیری، کرامت پیران و مراتب ایشان، به روایت منابع عرفانی مورد واکاوی قرار گرفته است و سپس به بررسی محاسن و معایب تبعیت مرید از مراد در نظام خانقاهی پرداخته شده است.