"دموکراسی گفتگویی" نظریه ای است که در قرن بیستم به وسیله یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعه شناس آلمانی طرح شد. این گفتگو در یک "حوزه عمومی" با "مشارکت آزاد شهروندان مستعد" شکل می گیرد. ابزار تعامل در آن "زبان ارتباطی عام" است و برای رسیدن به "تفاهم" یا "پذیرش استدلال برتر" صورت می گیرد. این نظریه هابرماس در ادبیات سیاسی معاصر تحت عنوان "کنش ارتباطی" شهرت یافته است. مولوی در حکایت تمثیلی"شیر و نخجیران" مذاکره ای به کاربسته است که با ارکان نظریه یادشده قابل بررسی است. در این راستا، نوشته حاضر ابتدا، به توضیح اجمالی مؤلفه های "نظریه انتقادی هابرماس"، "حوزه عمومی"، "جهان زیست" و "زبان ارتباطی عام" و تعریف تمثیل می پردازد. سپس با تحلیل و بررسی بخش مذاکرات داستان "شیر و نخجیران" مولوی، نتیجه می گیرد؛ که مذاکره اول، با قواعد "دموکراسی گفتگویی" هابرماس، همخوانی بیشتری دارد و با پیش روی داستان، کنش ارتباطی مذاکرات کم و رنگ سیاسی و راهبردی آن غلظت پیدا می کند. رنگ سیاسی لایه اندرونی تمثیل یادشده است.