در شعر فارسی هیچ شاعری در شرح و تعبیر مضامین حکمی و عرفانی به اندازه مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی (604 - 672 ه . ق) از اوزان و ظرفیت های گوناگون موسیقی بهره برنگرفته است و هیچ سخنوری به اندازه مولانا پای موسیقی را در مضامین گوناگون شعر در میان نکشیده و در تبیین مباحث عرفانی و حکمی چنگ در چنگِ موسیقی نداشته است و در حدّ مولانا از اصطلاحات موسیقایی و نام موسیقیدانان و نیز نام سازها اعم از بادی و ضربی در بیان حقایق عرفانی مایه برنگرفته و در استفاده از افاعیل عروضی و اوزان دوری و اوزان مختلف در یک غزل و جادوی مجاورت حروف و کلمات و انگیزش معانی مختلف در اصطلاحات عرفانی بهره نیافته است، حتّی در عرفان عاشقانه، هیچ شاعری در بیان آداب عبادات و سیر و سلوک که از تعلیمات متداول صوفیه است به اندازه جلال الدین دست در گردن عروس دل ربای موسیقی نداشته و در استفاده از کتب و رسایل عرفا و معارف مأثوره از بزرگان این سلسله مانند او منشأ هدایت طالبان طریقت و شریعت و حقیقت نبوده است.