شاعران برای رسیدن از زبان عادی به زبانی متعالی و ادبی، ناگزیر به گریز از هنجارهای زبان متداول و آویختن به دامن خیال هستند. ایهام و انواع آن به عنوان یکی از ابزارهای زیبا شناختی و تخییم در خیمه ی خیال، پویاترین دست مایه ی زبان شعری خاقانی شروانی است، که ابرام در این امر موجب شده، از یک سو یکی از مؤلفه های دشواری شعر او و از سویی یکی از زیبایی های حصری و فردی ژرفا بخش و ابهام آفرین هنری او محسوب شود. هدف ما در این پژوهش، نشان دادن درهم تنیدگی تناسبات هنری و شبکه های ایهامی در محور افقی هم نشینی واژگان یک بیت از قصیده ی عبرت آموز "ایوان مداین" و تشریح معانی اسطوره ای بیت با توجه به بستر منسجم در محور عمودی شعر می باشد، که خاقانی به عنوان معلم اخلاق در کلیت این قصیده به خصوص در بیت مورد بحث توانسته است در لایه های زیرین شعر به تمامی انسان ها غور اندیشی عبرت آموزی را تعلیم دهد.