با وجود این که شاه نامه فردوسی سراسر رزم و بزم و جوشش است، اما اشارات تعلیمی فراوانی، پیرامون عبرت گرفتن از دنیا در آن وجود دارد. این شاه کار سترگ، در قالب توصیف زندگانی شهریاران و پهلوانان، زیباترین و آموزنده ترین وصف ها را درباره مرگ و زندگانی بیان نموده است. این کتاب، از سر تا به بُن، نفس گرم حکیمی را با خود دارد که با هنرمندی تمام، خردورزی ایرانیان را با باورهای اسلامی پیوند زده، ترکیبی متوازن از اندیشه های انسانی در امر تعلیم و تربیت خلق نموده است. در جای جای این اثر جاودان، شکوفایی و سپس پرپر شدن زندگی پادشاهان با دیده عبرت نگریسته شده است. حکیم توس، در لابلای شرح حال آنها، خوشی ها را با نا کامی ها در هم آمیخته است و از آنجا که نگرش او ملهم از بینش دینی است، مرگ برای او به منزله نردبان انتقال از جهان فانی به سرای باقی است. علاوه بر این، نگاه او به دنیا، به منزله دار مکافات، از ویژگی های بارز اندیشه حاکم بر شاه نامه است و غالب قهرمانان او، در همین دنیا به سزای کردار خویش می رسند.