ادبیات، زاییده ی فکر و اندیشه ی شاعرانی ونویسندگان است که درقالب نظم و نثر تبلور پیدا می کند. آنچه که فکر و اندیشه ی آدمی را جهت دار می کند وبه آن انگیزه و هدف می دهد تا به موضوعی بیندیشد، اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است، زیرا فرد از جامعه جدا نیست، سختی ها و راحتی ها و فرهنگ حاکم بردوران در اهمیت دادن یا بی توجهی به امری، نیازها و شادی ها را مشخص می کند. ادیب و شاعر نیز متأثر از چنین اوضاعی، فکر خود را هدایت می کند. دوره ی مغول و تیموری از دوره های بسیارمؤثر درشکل گیری موضوعات ادبی این دوره است. اوضاع داخلی حاکم برجامعه، فرهنگ مغول و آزادی دینی و اعتقادات خرافه پرستی مغولان، زمینه های مساعدی را برای گستردگی اندیشه های عرفانی فراهم آورد. دراین مقاله سعی شده است با مطالعه و بررسی تاریخ دوره ی مغول، عوامل اصلی در توسعه ی تصوف و عرفان استخراج گردد.