هدف پژوهش بررسی نقش رهبری تحولی در امنیت شغلی و خستگی عاطفی با میانجی گری توانمندسازی روان شناختی کارکنان سازمان صدا و سیما بود. پژوهش همبستگی (از نوع معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان معاونت توسعه و فناوری رسانه سازمان صدا و سیما در شهر تهران به تعداد 2570 نفر بود که نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام و حجم نمونه به تعداد 334 آزمودنی با فرمول کوکران برآورد گردید. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های رهبری تحولی بس و اولیو (2004)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995)، امنیت شغلی نیسی و سیدمحمودیان (1381) و خستگی عاطفی جانگ (1995) انجام شد. تحلیل داده ها با نرم افزار Smart-PLS 2 انجام شد. یافته ها نشان داد توانمندسازی روان شناختی، نقش میانجی را در ارتباط بین سبک رهبری تحولی و خستگی عاطفی و همچنین در ارتباط بین رهبری تحولی و امنیت شغلی دارد. در نهایت نتایج نشان داد شاخص های اندازه گیری و برازش مدل نیز حاکی از مطلوب بودن مدل دارند. با سبک رهبری تحولی و به واسطه توانمندسازی روان شناختی می توان امنیت شغلی کارکنان را بهبود و خستگی عاطفی آنان را کاهش داد. پیشنهاد می شود به منظور کاهش خستگی عاطفی و افزایش امنیت شغلی علاوه بر استفاده از سبک رهبری تحولی برنامه های توانمندسازی کارکنان نیز اجرا شود.