هدف از تحقیق حاضر شناسایی ابعاد شخصیت از دیدگاه اریک فروم بر اساس همانندی هایی میان ساختارهای روایی و ساختارهای اجتماعی به منظور شناخت ارتباط شبکه ای بین فرهنگ و اجتماع و واکاوی ارتباط جامعه شناسی و روان شناسی با فرهنگ جوامع انسانی به ارتباط و تاثیر آن در شکل گیری شخصیت در نظام فرهنگی می باشد. مقاله حاضر به روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی است و ابزار تحقیق استناد به آثار اریک فروم و گردآوری اطلاعات، مطالعه کتابخانه ای و اسنادی شامل کتابها و مقالات تخصصی بوده است. بر اساس یافته های پژوهش، مطالعات فروم به طور عمده در مورد نقش و اهمیت شناخت انسان در فرآیند تشکیل جامعه و تاریخ بوده و به گونه ای عمیق تر و متفاوت تر از روان شناسانی هم چون فروید و یونگ، به موضوع تأثیرپذیری شخصیت انسان از نفوذ نیروهای اجتماعی و فرهنگی جامعه پرداخته و تحت تأثیر علوم اجتماعی جدید و به ویژه مردم شناسی به این نتیجه رسیده که شخصیت عمدتاً محصول اجتماعی است که در آن زندگی می کند نه سائق های جنسی یا عوامل بیولوژیک.