امروزه بعد انسانی سازمان به گونه ای مهم ظاهر گشته است، سازمان ها بیشترین تلاش خود را در انتخاب و به کارگیری افراد خلاق، موفق و باهوش که از توانایی هایی بالاتری برخوردار باشند، نموده اند. پس از معرفی بهره هوشی در اوایل قرن بیست و یکم و پس از آن هوش هیجانی، هوش معنوی مورد توجه بسیاری از سازمان ها قرار گرفت. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و سبک های تصمیم گیری انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه مدیران دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای و سرشماری تعدا 110 نفر انتخاب شده اند. ابزار اصلی گردآوری داده ها دو پرسشنامه هوش معنوی کینگ (2008) و سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995) می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که فقط بین هوش معنوی و سبک تصمیم گیری عقلایی همبستگی وجود دارد اما بین هوش معنوی و دیگر سبک ها رابطه معناداری مشاهده نشد.