هدف پژوهش حاضر، مطالعه نظری جهت شناخت مؤلفه های ساختاری و محتوایی مؤثر بر ایجاد مدارس بانشاط می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی و روش تحقیق، از نوع توصیفی می باشد. بررسی ادبیات پژوهش نشان می دهد مدارس و نظام آموزشی به ابعاد نشاط و شادی توجه اندکی کرده اند. روش گردآوری اطلاعات، مطالعات نظری در ادبیات و پیشینه پژوهش می باشد که مؤلفه های ساختاری به دو بعد فیزیکی و سازمانی و مؤلفه های محتوایی به ابعاد فردی، شناختی، عاطفی، آموزشی و اجتماعی- فرهنگی تقسیم شدند که هر یک شامل 12گویه در بعد فیزیکی و 5 گویه در بعد سازمانی و 3 گویه در بعد فردی،3 گویه در بعد شناختی، 11 گویه در بعد عاطفی، 16 گویه در بعد آموزشی، 9 گویه در بعد اجتماعی- فرهنگی شناسایی شد. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که بین ترتیب مؤلفه های ساختاری از نظر اولویت، تفاوت معناداری وجود ندارد ولی ترتیب مؤلفه های محتوایی از نظر اولویت، تفاوت معناداری وجود دارد و مؤلفه اجتماعی-فرهنگی در رتبه اول و مؤلفه عاطفی در رتبه دوم و مؤلفه شناختی در رتبه سوم و مؤلفه فردی در رتبه چهارم و مؤلفه آموزشی در رتبه پنجم قرار دارد.