هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان توجه کتاب درسی ریاضی پایه ششم به پرورش سواد ریاضی دانش آموزان از طریق ارائه مسائل با زمینه دنیای واقعی است. برای انجام این پژوهش از شیوه تحلیل محتوا استفاده شده است. جامعه آماری کتاب ریاضی پایه ششم می باشد. ابزار مورد استفاده، چک لیست ها و فرم های تحلیل محتوا است. برای تعیین روایی ابزار به کمک نظر 8 متخصص، از روش لاوشه استفاده گردید که برای چارچوب های فرآیند ریاضی و زمینه، مقدار 1 و برای چارچوب محتوا مقدار 75/0 به دست آمد. پایایی ابزار به کمک فرمول هولستی 94/0 تعیین گردیده است. نتایج حاکی از آن است که از میان تمام مسائل، تنها 35/21 درصد آن دارای زمینه دنیای واقعی است و از این میان، مسائل با زمینه اجتماعی (01/57%) و حیطه محتوایی کمیت (19/77%)، بیشترین تعداد و مسائل با زمینه علمی (89/7%) و حیطه محتوایی عدم قطعیت (53/10%) کمترین تعداد مسئله را دارا می باشند. همچنین فرآیندهای صورت بندی (84/36%) و تفسیر (79/15%) در مقایسه با فرآیند به کارگیری (23/91%) کاربرد بسیار کمتری در حل مسائل زمینه مدار دارند. علیرغم اهمیت سواد ریاضی و همچنین تاکید برنامه-ریزان درسی کشورمان بر این موضوع، نتایج به دست آمده نشان از کم توجهی کتاب های درسی به مسائل زمینه مدار دارد. همچنین عدم پراکندگی یکسان این مسائل و عدم توجه همسان به زمینه ها، محتوا و فرآیندهای ریاضی را می توان یکی از کاستی های این کتاب در نظر گرفت. یافته های این پژوهش می تواند به مولفان کتب درسی کمک نماید تا به بهبود کتب آموزشی و در پی آن افزایش سطح سواد ریاضی دانش آموزان بپردازند.