صفویان، توأم با اسلام گرایی، با هدف بازسازی هویت ایرانی، به احیای بخش بزرگی از جنبه های حکومت های ایرانی و از آن جمله، دربار ایرانی پرداختند و به تقلید از بارگاه های ایرانی پیشین، توجه خاصی به مساله وحوش درنده نمودند. مورخان این عصر، به دلیل تمرکز بر کلیات مسایل سیاسی- نظامی، از گزارش دقیق این بُعد از تشریفاتِ درگاه غفلت ورزیده اند؛ و گزارش های اروپاییان حاضر در ایران نیز، در این خصوص، نسبتا موجز است؛ اما نگارگر دوره صفوی با نگاه تیزبین خویش، تمامی این کاربردها و کارکردها را در قالب ده ها نگاره ارزشمند، به یادگار گذاشته و جایگاه نمادین وحوش درنده را به زبان هنر شرح کرده است. هدف از این پژوهش، شناسایی کارکرد نگاره های وحوش درنده در بارگاه های سلطنتی صفوی و بیان جایگاه نمادین این جانوران در هنر نگارگری این عهد است؛ بر این اساس، داده های موجود در منابع تاریخ صفوی شامل آثار تاریخ نگاری و گزارش های سیاحان اروپایی مورد کنکاش قرار گرفته و نتایج به دست آمده با نگاره های صفوی موجود در نسخ خطی بر جای مانده از آن عهد، به ویژه، نمونه هایی از نسخ شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی و برخی از مرقّعات تطبیق داده شده است. طبق یافته ها و نتایج این پژوهش، به زنجیر کشیدن و نگه داری وحوش درنده و در رأس آن شیر و پلنگ در درگاه های حکومتی آن دوران، نمادی از قدرت و عظمت حکومت محسوب می شد؛ این کارکرد نمادین هم در دربار صفوی جریان داشت و هم در نگاره های این عهد، به وضوح، ترسیم گشته است. مساله شکار درندگان در بارگاه صفوی، علاوه بر کارکرد تفریحی، ارضاکننده حس قدرت طلبی و عظمت خواهی شاه بود. نگارگر صفوی در نگاره های شکارگاه، شخص شاه را به واسطه نوع پوشش و ترسیم در مرکز نگاره، مشخص نموده و قدرت نمادین او را در مبارزه با وحوش درنده ای چون شیر و پلنگ نمایش داده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی است.