گذار از دنیای سنت به تجدد، معانی و تفاسیر مختلفی دارد، اما به نظر می رسد آنچه فصل مشترک همه جوامع دارای پشتوانه فرهنگی تاریخی است، آن است که حرکت در مسیر تجدد به منزله نفی گذشته نیست. بررسی جایگاه معماری در کشوری همچون ایران و واکاوی میزان پیوند حال با گذشته نشان می دهد که به معماری تاریخی آن گونه که باید، توجه نکرده ایم و در بهینه ترین حالات و شرایط، در پوسته ها و ظواهر متوقف شده ایم. به نظر می رسد به سبب پیوند عمیق میان فرهنگ و معماری، به ویژه در شهرهای دارای هویت فرهنگی تاریخی، امکان تولید معماری غنی و ماندگار وجود دارد. آران و بیدگل به سبب پیشینه غنی در دو حوزه فرهنگی و معماری، در زمره شهرهایی است که در جریان تحولات ناشی از دوران مدرن، در کشاکش توقف در سنت و حرکت در مسیر تجدد، دستخوش تحولاتی گردیده که در این پژوهش از آن به معماری بینابینی نام برده شده است. پرسش پژوهش آن است که بینابینی فرهنگی چیست و تبیین درست آن چگونه می تواند ضامن حیات فرهنگی تاریخی شهر تاریخی شود؟ نتایج نشان می دهد که اقتصاد و معماری دو مؤلفه مهمی هستند که نوع مواجهه و نحوه تعامل آن ها، نقش تعیین کننده ای در حیات فرهنگ معماری آران و بیدگل خواهد داشت و در حفظ یکپارچگی بافت تاریخی مؤثر خواهد بود.