هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش میانجی گری انطباق پذیری مسیرشغلی در ارتباط بین شخصیت و ارزیابی بنیادین خویشتن با آمادگی گذار دانشگاه به کار انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی بود که با تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و AMOS 23 انجام شد. جامعه ی آماری، دانشجویان ترم 6 تا 8 مشغول به تحصیل دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان، در سال تحصیلی 97-96 بودند. روش نمونه گیری، طبقه ای متناسب با حجم و جنسیت بود و در نهایت، از بین جامعه ی 2683 نفری، 401 دانشجو مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ی پنج عاملی بزرگ شخصیت (NEO-FFI) مک کری و کاستا (2004) و مقیاس های ارزیابی بنیادین خویشتن جاج و دورهام (2003)، انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس و پورفلی (2012) و آمادگی گذار دانشگاه به کار صادقی و همکاران (1396) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که انطباق پذیری مسیرشغلی، میانجی کاملی (02/0 p <) برای ارتباط برونگرایی و گذار دانشگاه به کار بود ولی در رابطه ی ارزیابی بنیادین خویشتن (02/0 p <)، وجدان گرایی (05/0 p <) و توافق پذیری (05/0 p <) با گذار دانشگاه به کار، میانجی جزئی محسوب می شد، همچنین ارتباط بین تجربه گرایی ، با آمادگی گذار دانشگاه به کار کاملاً مستقیم (001/0 p <) و انطباق پذیری مسیرشغلی میانجی رابطه ی بین تجربه گرایی و آمادگی گذار نبود. علاوه بر آن، در ارتباط روان رنجوری با آمادگی گذار، نقش انطباق پذیری مسیرشغلی، بی اثر بود. نتیجه گیری: نتیجه ی پژوهش حاضر اذعان دارد که افزایش انطباق پذیری مسیرشغلی دانشجویان می تواند تسهیلگری برای افزایش موفقیت فرآیند گذار دانشگاه به کار آن ها باشد، علاوه بر این، با توجه به اینکه ارزیابی دانشجویان از میزان شایستگی ها و توانمندی هایشان، عامل مؤثری بر میزان انطباق پذیری مسیرشغلی و آمادگی گذار دانشگاه به کار آن ها می باشد، طرح ریزی برنامه هایی جهت افزایش میزان ارزیابی دانشجویان از ویژگی های بنیادین خویشتنشان، ضروری می نماید. همچنین در طرح ریزی های به منظور افزایش ارزیابی بنیادین خویشتن، انطباق پذیری مسیرشغلی و آمادگی گذار دانشگاه به کار افراد، بهتر است ویژگی های شخصیتی آن ها مورد توجه قرار گیرد.