رابطه متقابل فرم و محتوا یکی از اصول اولیه هم در سبک شناسی مدرن غربی و هم در بلاغت سنتی اسلامی، به ویژه در نظریه نظم عبدالقاهر جرجانی، است. طبق این اصل، فرم و محتوای متن نه دو عنصر مجزا بلکه دو جنبه از پدیده ای واحدند، که همان «متن» باشد. صناعت ها و شگردهای زبانی-ادبی را نباید صرفاً به «آرایه»های متن فروکاست، زیرا آن ها بخش مهمی از فراگرد معناپردازی متن اند و، از آن جا که از منظر زبان شناسی هیچ دو فرمی هم معنا و هم تأثیر نیستند، کوچک ترین تغییر در فرم متن موجب تغییر در محتوای آن خواهد شد. در این جستار، ابتدا ایده یگانگی فرم و محتوا از سه دیدگاه تحلیل و تشریح می شود: دیدگاه فلسفی، دیدگاه نقادانه و زبان شناسانه، و دیدگاه بلاغی. سپس، با تأکید بر ضرورت نگاه آسیب شناسانه به پژوهش های صورت گرفته در حوزه بلاغت و سبک شناسی قرآن، برای نمونه، سه مقاله علمی-پژوهشیِ مرتبط با ایده وحدت فرم و محتوا در قرآن بررسی و ارزیابی می شوند تا مشخص شود چقدر با پژوهش اصولی و صحیح و مفید در این زمینه فاصله داریم.